یافر

لغت نامه دهخدا

یافر. [ ف َ / ف ِ ] ( ص ، اِ ) بازیگر. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). بازیگر و حقه باز. ( ناظم الاطباء ). || رقاص. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). صاحب فرهنگ نظام آرد: سراج گوید: بعضی رقاص نیز گفته اند و ظاهراً مبدل یاور است ، در این صورت تصحیف در این معنی است که یاریگر به رای مهمله را بازیگر به رای معجمه خوانده اند و جهانگیری از سروری و او از مؤید نقل کرده ، پس تصحیف از جهانگیری نیست. ( از حاشیه برهان قاطع ).

جدول کلمات

رقاص, بازیگر

پیشنهاد کاربران

بپرس