یاصول

لغت نامه دهخدا

یاصول. ( ع اِ ) اصل و بن و بیخ وریشه و نژاد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). و الیاصول ،الاصل ، قال ابووجزة:و الیاصول ، الاصل. قال ابووجزة:
یهز روقی رمالی کانهما
عودا مداوس یأصول و یأصول.
یرید اصل و اصل. صاحب اللسان آن را در ترکیب «و ص ل » آورده است و صاحب قاموس ذیل «ص ل » بنقل از ابن درید. ( از تاج العروس ). رجوع به یأصول شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس