یاسین مغربی

لغت نامه دهخدا

یاسین مغربی. [ ن ِ م َ رِ] ( اِخ ) شیخ یاسین المغربی رحمةاﷲ تعالی از اولیاء و اصحاب کرامت بود اما در صورت حجامی آن را پوشیده میداشت امام نووی از جمله مریدان و معتقدان وی بوده است و به زیارت وی میرفته است و به صحبت و خدمت وی تبرک میجسته است و نسبت به وی در مقام ارادت بوده به هر چه اشارت کردی بر آن موجب رفتی روزی وی را گفت که کتابهایی که پیش تو مستعار است به خداوندانش بازده و به دیار خود مراجعت کن و اهل خود را زیارت کن سخن وی را قبول کرد چون بدیار خود رسید و اهل خود را دیدبیمار شد و وفات کرد. شیخ یاسین در ماه ربیع الاول سال 687 در گذشت و عمرش هشتاد سال بود رحمة اﷲ تعالی.( نفحات الانس جامی ص 373 ). و خواندمیر آرد: و در سنه ٔسبع و ثمانین و ستمائه ( 687 هَ. ق. ) شیخ ابواسحاق ابراهیم معصار الجعبری... از عالم انتقال کرد و در ماه ربیع الاول همین سال شیخ یاسین المغربی الحجام وفات یافت و شیخ یاسین در سلک اکابر مشایخ انتظام داشت و بواسطه آنکه احوال خود را در پرده خفا مستور میگردانید به امر حجامت اشتغال میورزید و شیخ محی الدین نووی را نسبت به شیخ یاسین ارادت تمام بود و پیوسته بزیارت او میرفت و طریق تلمذ مسلوک میداشت ، عمر شیخ یاسین قریب هشتاد سال بود. ( رجال حبیب السیر ص 38 ).

یاسین مغربی. [ ن ِ م َ رِ ] ( اِخ ) ( جامعالدعوات ) نام دعایی از مخترعات بعض ارباب طلسم و افسون و آن چنان است که در بین آیات سوره یاسین دعاها و ذکرها و آیات دیگر از قرآن مجید خوانده شود. و برای این دعا خاصیت بسیار نوشته است. رجوع به جامع الدعوات کبیر شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس