یاسیج

لغت نامه دهخدا

یاسیج. ( اِ ) یاسج :
عجب دلتنگ و بیمارم ز صد بگذشت تیمارم
تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی.
منوچهری ( از جهانگیری ).
رجوع به یاسج شود.

فرهنگ فارسی

یاسج

پیشنهاد کاربران

با سلام و عرض ادب، حقیر بویراحمدی هستم از یکی از معمرین فامیل از کلمه یاسیچ و معنی آن پرسیدم ایشان اظهار داشتند که در گذشته بویراحمد و به تبع آن یاسیچ ( یاسوج فعلی ) محل ییلاق نشینی عشایر ترک قشقایی بوده
...
[مشاهده متن کامل]
و از آنجا که یاس زار ( محل رویش گل یاس ) بوده است به زبان ترکی به یاسیچ معروف شده است. زیرا به گمان ایشان که به زبان ترکی آشنایی کامل داشت یاسیچ با تلفظ یاس یچ به معنی یاس زار است. البته دوستان ترک قشقایی میتوانند در این زمینه نظر قاطع اظهار فرمایند. با احترام: سیدجبار مقیمی موردراز

=یاسوج ( مرکز استان کهگیلویه و بویر احمد ) به گویش لری بویراحمدی
به تیر و کمان میگن یاسیج

بپرس