یاسیج

لغت نامه دهخدا

یاسیج. ( اِ ) یاسج :
عجب دلتنگ و بیمارم ز صد بگذشت تیمارم
تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی.
منوچهری ( از جهانگیری ).
رجوع به یاسج شود.

فرهنگ فارسی

یاسج

پیشنهاد کاربران

=یاسوج ( مرکز استان کهگیلویه و بویر احمد ) به گویش لری بویراحمدی
به تیر و کمان میگن یاسیج

بپرس