یاری تبریزی. [ ی ِ ت َ ] ( اِخ ) پیشه خرده فروشی داشت و به یاری موزونی طبع بر دقیقه سنجی همت می گماشت :نه تنها دیده از نظاره روی نکو بستم چو رفتی از نظر چشم از همه عالم فروبستم.( تذکره صبح گلشن ص 612 ).