یاروار. [ یارْ ] ( ص مرکب ) ظاهراً مرکب از «یار» + «وار» ادات تشبیه است به معنی یارمانند در رباعی زیر منسوب به شیخ ابوسعید ابوالخیر : چون باز گرسنه در شکاریم همه با نفس و هوای یارواریم همه گر پرده ز روی کارها بردارندمعلوم شود که در چه کاریم همه.