یارمه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
یارمو ، یارمه، در زبان لکی یعنی: ۱. شاخه ای که درختچه خیار تولید می کنه و بلند میشه ۲. شاخه هایی که درخت مو و انگور تولید می کنند و بلند شدن شاخه و رشد و سر سبزی اینها رو یارمه می گویند
ودر چهل سرو هم به آن اشاره شده :
... [مشاهده متن کامل]
دَم قُوطی عطار و رو هوا اَ
شُمومَم کِنیا و یارمُو اَ
یعنی داروی گران قیمت عطار باشی که توی قوطی مخصوص بود هم بی فایده بود
و همسر زیباروی من مثل درختچه خیار از بیخ کنده شد ( داره می میره )
ودر چهل سرو هم به آن اشاره شده :
... [مشاهده متن کامل]
دَم قُوطی عطار و رو هوا اَ
شُمومَم کِنیا و یارمُو اَ
یعنی داروی گران قیمت عطار باشی که توی قوطی مخصوص بود هم بی فایده بود
و همسر زیباروی من مثل درختچه خیار از بیخ کنده شد ( داره می میره )
یارمه به گیلکی میشه قبض، فیش
یارمه = قبض انجمن
ابوالفضل هاشم زاده تبریزی
ابوالفضل هاشم زاده تبریزی