یارقطاش

لغت نامه دهخدا

یارقطاش. [ رُ ] ( اِخ ) از امراء سلجوقیه است که به دستیاری قودن ، اکنجی یکی از امرای برکیارق را به قتل رسانید. مرحوم قزوینی در حاشیه ص 3 ج 2 تاریخ جهانگشا این عبارت را از ابن الاثیر نقل کرده اند: و کان من جملة امراء السطان [ برکیارق ] امیراسمه اکنجی و قدولاء السلطان خوارزم ولقبه ُ خوارزمشاه فجمع عساکره و سار فی عشرة آلاف لیلحق السلطان فسبق العسکر الی مروفی ثلثمایة فارس و تشاغل بالشرب فاتفق قودن و امیر آخراسمه یار قطاش علی قتله فجمعا خمسمایة فارس و قتلوه. ابن اثیر عبارات مذکور را ذیل عنوان : ( ذکر عصیان امیر قودن و یارقطاش برضد سلطان ( برکیارق ) و... بدین سان آورده : دراین سال ( 487 هَ ) یارقطاش برضد سلطان برکیارق عصیان کرد و سبب آن چنین بود که امیر قودن در زمره امرای امیر قماج داخل بود و وی وفات یافت در حالی که سلطان ( برکیارق ) در مرو بود ازینرو قودن به وحشت افتاد و تمارض کرد و بعد از حرکت سلطان به سوی عراق همچنان در مرو بماند و کان من جملة امراء السلطان امیراسمه اکنجی... ( الکامل ابن اثیر ج 10 ص 110 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس