یاردانقلی

/yArdAnqoli/

لغت نامه دهخدا

یاردانقلی. [ ق ُ ]( از ترکی ، اِ ) در تداول عامه مردی بی تعصب و لاابالی و کسی که هویت او درست معلوم نیست. یاردانقلی بیگ.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آدم ناشناس کسی که هویت او مجهول باشد.

فرهنگ معین

(قُ ) [ تر. ] (اِ. ) (عا. ) آدم ناشناس ، کسی که هویت او مجهول باشد.

پیشنهاد کاربران

بیژن یورد؛ سرزمین بیژن، یِر با ترجمه امروزی در زبان ترکی یعنی زمین و با مفهوم خود کلمه یعنی یاری دهنده یاری گر.
یورد و یارد یک کهن واژه مشترک، به جای مانده از زمانهای قدیم در زبانهای امروزی جوامع بشری می باشد. که در زبان انگلیسی و ترکی امروزی در حال استفاده می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

یارد؛ سرزمین قلمرو خاک حیاط میدان
یارد؛ زمینی که یاریگر انسان هست در زندگی تحت عنوان وطن
یاردان؛ یاری دهنده، یاری گر، آریا، آر دهنده، انرژی بخش
تفاوت یورد و یارد به خاطر ذات حرف و و حرف آ در دو کلمه هست که حرف و در کلمات رو به پایین و سرازیری و رو به سقوط یا صعود و در جریان بودن چیزی و ذات حرف آ در کلمات تعالی بخش و رو به افزایش هست، یورد اسم هست و یارد نوع عمل و کارِ اون یورد رو مشخص می کند. یورد یعنی زمین زیر پا و یارد یعنی زمینی که یاری دهنده انسان تحت عنوان وطن شناخته می شود و تن و بدن و جسم و جانش از اون یارد، یاری گرفته و ساخته می شود. محدوده مشخصی از یک حیاط یا سرزمین، از یک وسعت بسیار بزرگتر تحت عنوان ایران با مردمان آریایی، اصطلاحاً یارد گفته می شود. و همین الان هم ترک زبان های ما به زمین یِر می گویند. یِر هم یعنی یاری گر. کلمه ایران هم از همین دو مفهوم شکل گرفته است. یعنی یِر و آر که می شود آریا و ایران.

فلنگش در نره سر صحنه تلفات بدین
واقعا دیس شاپور گایی*.

بپرس