یار جان

لغت نامه دهخدا

یارجان. [ رَ ] ( معرب ،اِ ) در حاشیه المعرب به نقل از التهذیب آمده : یارجان گویا فارسی است و از پیرایه های دو دست است. ( المعرب ص 357 ). ظاهراً مثنای یارج و آن معرب یاره است.

یارجان. ( اِخ ) دهی است از بخش میاندوآب شهرستان مراغه. دارای 7550 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

ده دهستان مرحمت آبادبخش میاندو آب شهرستان مراغه . در ۱۲ کیلومتری باختری میاندو آب . جلگه معتدل

پیشنهاد کاربران

بپرس