یاد رفتن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
یاد رفتن ؛ مذکور افتادن. ذکر کرده شدن : بدین موضع که یاد رفت بنیاد گرفت. . . و به چندین مواضع که یاد رفت او را قلعه های معمور بود. ( تاریخ طبرستان ) .
بیا که دم به دمت یاد می رود هر چند
که یاد آب بجز تشنگی نیفزاید.
سعدی.
بیا که دم به دمت یاد می رود هر چند
که یاد آب بجز تشنگی نیفزاید.
سعدی.