یاد رفتن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
یاد یا ذکر رفتن ؛ پیچیدن و شایع شدن و منتشر شدن. گفته شدن :
نه ذکر جمیلش نهان می رود
که صیت کرم در جهان می رود.
سعدی ( بوستان ) .
تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز
همه شب ذکر تو می رفت و مکرر می شد.
... [مشاهده متن کامل]
سعدی.
یاد تو می رفت و ما عاشق بیدل شدیم
پرده برانداختی کار به اتمام رفت.
سعدی.
نه ذکر جمیلش نهان می رود
که صیت کرم در جهان می رود.
سعدی ( بوستان ) .
تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز
همه شب ذکر تو می رفت و مکرر می شد.
... [مشاهده متن کامل]
سعدی.
یاد تو می رفت و ما عاشق بیدل شدیم
پرده برانداختی کار به اتمام رفت.
سعدی.
یاد رفتن ؛ مذکور افتادن. ذکر کرده شدن : بدین موضع که یاد رفت بنیاد گرفت. . . و به چندین مواضع که یاد رفت او را قلعه های معمور بود. ( تاریخ طبرستان ) .
بیا که دم به دمت یاد می رود هر چند
که یاد آب بجز تشنگی نیفزاید.
سعدی.
بیا که دم به دمت یاد می رود هر چند
که یاد آب بجز تشنگی نیفزاید.
سعدی.