یابیدن. [ دَ ] ( مص ) یافتن. ( آنندراج ) : چو سوی هستی خود راه یابیدسر خود در کنار شاه یابید.عطار.چون ز بند دام باد او شکست نفس لوامه بر او یابید دست.مولوی.گفت تا این رقعه را یابیده ام گنج نه در رنج درپیچیده ام.مولوی.از سفر بیدق شود فرزین رادوز سفر یابید یوسف صد مراد.مولوی.