گیوه باف

لغت نامه دهخدا

گیوه باف. [گی وَ / وِ ] ( نف مرکب ) آنکه گیوه بافد. آنکه رویه های پاافزاری که نامش گیوه است بافد. بافنده گیوه.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که گیوه سازد .

فرهنگ عمید

کسی که رویۀ گیوه می بافد.

پیشنهاد کاربران

بپرس