گین

لغت نامه دهخدا

گین. ( پسوند ) مزید مؤخری است مفید معنی اتصاف به چیزی و دارندگی و فقط در ترکیب به کار رود همچون : شرمگین ، یعنی دارای شرم و پر از شرم و شرم زده و خشمگین به معنی پر از خشم که شرم آگین و خشم آگین نیز گویند. ( ازحاشیه برهان قاطع چ معین ) ( از آنندراج ) ( از غیاث اللغات ) ( از فرهنگ نظام ) ( از انجمن آرا ). همان گن است. ( مؤید الفضلاء ). و محتمل است که مخفف آگین باشد.
اینک شواهدی از این مزید مؤخر و پسوند اتصاف و دارندگی : آزرمگین.اندوهگین. بیمارگین. خشمگین. دردگین. دولتگین. رنگین. زهرگین. سنگین. سهمگین. شرمگین. شوخگین. غمگین. گرگین. نمگین. یخگین. رجوع به هریک از این کلمات در ردیف خود شود.

گین. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت. واقع در 230هزارگزی جنوب کهنوج و 30هزارگزی باختر راه مالرو انگهران به جاسک. محلی کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنه آن 40 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

پساوندکه در آخرکلمه درمی آیدومعنی آلوده وانباشته رامی رساند، مثل اندوهگین، شرمگین
پسوندی است که باخر اسم ملحق شود و دال بردارندگی واتصاف است : آزرمگین بیمارگین خشمگین دردگین سهمگین شرمگین گرگین .
ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در۲۳٠ هزار گزی جنوب کهنوج و ۳٠ هزار گزی باختر راه مالرو انگهران به جاسک . محلی کوهستانی و هوای آن گرمسیر .

فرهنگ عمید

آلوده و انباشته (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): اندوهگین، شرمگین، شوخگین.

واژه نامه بختیاریکا

( گین * ) آراسته
جان؛ وجود

دانشنامه عمومی

گین ( به فرانسوی: Guînes ) یک کمون در فرانسه است که در پا - دو - کاله واقع شده است. [ ۱]
گین ۲۶٫۴۲ کیلومترمربع مساحت و ۵٬۶۴۴ نفر جمعیت دارد و ۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس گینعکس گینعکس گین

گین (خواننده). گِین ( به انگلیسی: Gain ) با نام اصلی سان گا - این ( به انگلیسی: Son Ga - in ) ( زاده ۲۰ سپتامبر ۱۹۸۷ ) خواننده، بازیگر، سرگرمی اهل کره جنوبی است.
او عضو گروه براون آید گرلز است.
عکس گین (خواننده)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

گویا اغای رحیم دهخدا باز هم به نادرستی نمونه ای برای این مدخل نوشته است. این مدخل برای پسوند - گین / - آگین است ولی ایشان به فهرست نمونگان واژگان رنگین و سنگین را نیز افزوده که دارای پسوند دیگری هستند که ریشه ای کاملاً جدا، و هیچ پیوند با یا وابستگی ای به پسوند این مدخل ندارد. رنگین و
...
[مشاهده متن کامل]

کلمات رنگین و سنگین هر دو با پسوند - ین به پایان رسیده اند که معنای - ساخته از، - تشکیل شده، - مرکب از، می دهد و از - ین پارسی میانه سرچشمه گرفته. در پارسی میانه پسوند - ین با یاء مجهول تلفظ می شده ولی امروزه با یاء معروف ان را به زبان می اورند. ترجمه ی این پسوند به انگلیسی می شود ful مثل wonderful, dreadful , peaceful, beautiful و در پارسی واژگان بسیاری را تشکیل می دهد بنده برای نمونه کمی از ان را اینجا نوشته ام: چرکین، اتشین، اذرین، آهنین، سیمین، گوهرین، و…
اما پسوند - گین/ - آگین بمعنای تشکیل شده از، دارای، پر از، همراه با، است. هم ریشه ست با واژه ی آگِنین پارسی میانه که معنای �همراه� می دهد. کمی نمونه از واژگانی دارای این پسوند؛ خشمگین، دردگین، شرمگین، زهرگین، سهمگین، بیمگین. امیدوارم که به روشنی تفاوت پسوند - ین با - گین را بازنموده و دست کم یک کسی رو از ان اگاه کرده باشم.

واژه گین
گین برابر دارای است.
مانند مند گین هم پسوندی است که در آخر بعضی از کلمات می آید و تصاحب و دارا بودن را می رساند مانند خشمگین یعنی دارای خشم همانطور که رضایتمند یعنی دارای رضایت
به ژاپنی یعنی خاکستری و اسم دختر در ژاپن است
در گویش تاتی شهر سنخواست از توابع شهرستان جاجرم خراسان شمالی به معنای باسن است گویا از زبان لری گرفته شده اما شواهد دقیقی وجود ندارد
در بعضی گویشهای لری به معنای " قربانی
و دور کسی گشتن"
به لری میشه باسن

بپرس