گیلویی

/giluyi/

لغت نامه دهخدا

گیلویی. [ لو ] ( اِ ) گیلوئی. حاشیه گچی پیش آمده میان قاب سقف و قسمت فوقانی بدنه دیواراطاق. ( یادداشت مؤلف ). حاشیه گچی مقعر و یا به اصطلاح بنایان غلطانی است که در فاصله سقف ( یا قاب سقف ) و قسمت فوقانی دیوار به عرض حدود نیم گز و یا کمترو بیشتر دور تا دور اطاق پدید آرند و گاه بر این حاشیه غلطان ( مقعر ) نقش و نگاری از گل و بته و یا شکل پرندگان و یا میوه ها و غیره پدیدار و یا گچ بری کنندو این حاشیه گاه از سوی سقف و نیز از سوی بدنه دیوار به ابزار ختم شود و ابزار کشویی است از گچ و به تعبیر بهتر پیش آمدگی موازی ممتدی است که از سطح دیوارو یا سطح سقف حدود یک سانتی متر برجستگی دارد و این برجستگی بتدریج در جهت تلاقی سقف و بدنه دیوار کم و کمتر شود تا محو گردد. گاه ابزار از دو و یا سه کشو و یا برجستگی موازی تشکیل گردد به فاصله های کم از یکدیگر ( این کلمه را با نعل زدن و ابزار زدن ) به کار برند که عمل پدید آوردن این برجستگی ها و کشوها است.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قسمت فاصل. بین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچ بری کنند و آن بمنزل. گلو ی طاق و سقف است : صفه ای تا فلک سر آورده گیلوی طاق او بر آورده ( نظامی هفت پیکر . چا . استانبول ۲۱۱ چا . ارمغان . ۲۵۴ )
گیلوئی . حاشی. گچی پیش آمده میان قاب سقف و قسمت فوقانی بدن. دیوار اطاق .

پیشنهاد کاربران

بپرس