گیلویه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
قسمت فاصل. سقف عمارت و دیوار یا ستون .
پیشنهاد کاربران
گیلویه ساسانی پسر مهرگان از همایگان ممسنی فارس بود و طوایف ممسنی مشهور به شبانکارگان پارس حکومتی در کهگیلویه امروزی تشکیل دادند که تا دوران صفویه پابرجا بود.
نام گیلومهر در دشمن زیاری ممسنی فارس و گلیله در جاوید ممسنی فارس از نام گیلویه پسر مهرگان می آید.
نام گیلومهر در دشمن زیاری ممسنی فارس و گلیله در جاوید ممسنی فارس از نام گیلویه پسر مهرگان می آید.
سردار گیلویه از قوم لر آریایی
اوتوانست سپاه حکومت عباسی عرب و خاندان
ابودلف ( دلفانی ) عرب را شکست دهد
استان کی گیلویه و بویراحمد
سردار گیلویه پسر مهرگان پسر روزبه ساسانی
از قوم لر
... [مشاهده متن کامل]
نیمی از مردم کی گیلویه به شمال کشور کوچ داده شدند
و نام منطقه محل سکونت خود را گیل گذاشتند
مردم طالش خود را از نسل گشتاسب پسر لهراسب
می دانند
کی لهراسب کیانی جد داریوش هخامنشی
لر::لهراسب
اوتوانست سپاه حکومت عباسی عرب و خاندان
ابودلف ( دلفانی ) عرب را شکست دهد
استان کی گیلویه و بویراحمد
سردار گیلویه پسر مهرگان پسر روزبه ساسانی
از قوم لر
... [مشاهده متن کامل]
نیمی از مردم کی گیلویه به شمال کشور کوچ داده شدند
و نام منطقه محل سکونت خود را گیل گذاشتند
مردم طالش خود را از نسل گشتاسب پسر لهراسب
می دانند
کی لهراسب کیانی جد داریوش هخامنشی
لر::لهراسب