گیلانه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
گیلانه فیلم سینمایی مشترک رخشان بنی اعتماد و محسن عبدالوهاب محصول سال ۱۳۸۳ است. این فیلم کاندید سه سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شد که برنده سیمرغ بهترین چهره پردازی و جایزه ویژه هیئت داوران شد، همچنین فاطمه معتمدآریا نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود کرد.
... [مشاهده متن کامل]
این فیلم نگاهی به اوایل جنگ و اعزام نیروهای جوان به جبهه دارد. ننه گیلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران های تهران، زندگی دشواری را می گذرانند.
• فاطمه معتمدآریا
• بهرام رادان
• |باران کوثری
• ژاله صامتی
• شاهرخ فروتنیان
• مجید بهرامی
• نیره فراهانی
• لوح تقدیر هیئت داوران؛ بهترین کارگردانی؛ رخشان بنی اعتماد؛ هفتمین جشنواره بین المللی فیلم سینمای جزایر قناری؛ بخش مسابقه؛ ۱۳۸۵
• جایزه ویژه هیئت داوران؛ بهترین کارگردانی؛ رخشان بنی اعتماد؛ دهمین جشنواره دفاع مقدس؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ ۱۳۸۴
• جایزه ویژه؛ بهترین بازیگری؛ فاطمه معتمدآریا؛ دهمین جشنواره دفاع مقدس؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ ۱۳۸۴
• جایزه فیپرشی؛ بهترین فیلم؛ سعید سعدی؛ هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های آسیایی سینه فن؛ بخش مسابقه؛ ۱۳۸۴
• جایزه نتپک؛ بهترین فیلم؛ سعید سعدی؛ دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم آسیایی وزول؛ بخش مسابقه؛ ۱۳۸۴
... [مشاهده متن کامل]
این فیلم نگاهی به اوایل جنگ و اعزام نیروهای جوان به جبهه دارد. ننه گیلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران های تهران، زندگی دشواری را می گذرانند.
• فاطمه معتمدآریا
• بهرام رادان
• |باران کوثری
• ژاله صامتی
• شاهرخ فروتنیان
• مجید بهرامی
• نیره فراهانی
• لوح تقدیر هیئت داوران؛ بهترین کارگردانی؛ رخشان بنی اعتماد؛ هفتمین جشنواره بین المللی فیلم سینمای جزایر قناری؛ بخش مسابقه؛ ۱۳۸۵
• جایزه ویژه هیئت داوران؛ بهترین کارگردانی؛ رخشان بنی اعتماد؛ دهمین جشنواره دفاع مقدس؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ ۱۳۸۴
• جایزه ویژه؛ بهترین بازیگری؛ فاطمه معتمدآریا؛ دهمین جشنواره دفاع مقدس؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ ۱۳۸۴
• جایزه فیپرشی؛ بهترین فیلم؛ سعید سعدی؛ هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های آسیایی سینه فن؛ بخش مسابقه؛ ۱۳۸۴
• جایزه نتپک؛ بهترین فیلم؛ سعید سعدی؛ دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم آسیایی وزول؛ بخش مسابقه؛ ۱۳۸۴
هرکلمه ایی لان دارد. تورکی هست. مثل لیلان. زنگی لان. گی لان. میلان. سهلان. خیرده لان ( باکو ) . بغلان ( افغانستان ) . ایسفهلان. یالان. پالان. بالان ( تله. گرگ بالان دیده ) هیلان ( رانش کوه ) جیلان ( جیران
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
) بیلان. سیلان. کازی ب لان کا. سری لان کا. تای لان د ( تایلند ) . ایس لان د ( ایسلند ) . پورت لاند ( پورتلند ) دنیلان. زنبلان ( خلخال ) شیلان. الان. ایلان. قافلان. اسلان ( اسلان ) . سیرت لان. دالان. سبلان. ساوآلان. باج آلان. . . . .
گیلان ( گی لان ) هر کلمه ایی گی داشته باشد. تورکی است. مثل گیپور، گیاه ( گی یاه ) ، گیلدا، گیسوم. گیتا، گیتار، زنگیلان ( زن. گی. لان. . . زن مثل زنبور. زنگین. زنگبار. زنگان. زنجان. زنکیانو. زندان. زنخدان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
) ) ، گیلان ( گی. لان ) ، ششگلان ( شیش. گی. لان ) ، هرگلان ( هر. گی. لان ) . گیله ( حبه ی انگور، مردمک چشم ) ، گیلاس، . گیله نار ( آلبالو ) ، لان مثل لانه. آلان. دالان. یالان. پالان. بالان ( تله، گرگ بالان دیده ) . اسلان ( اصلان. شیر جنگل در تورکی ) . ایلان. قافلان. سیرتلان. بغلان ( افغانستان ) . کهلان. سبلان. باج آلان. ساوآلان. دنبلان. هیلان ( رانش کوه ) . جیلان ( جیران ) . بیلان. سیلان. شیلان. نالان. آبسالان. . . . . . . . و هر کلمه ایی لان داشته باشد. تورکی است. . . گیلان یک کلمه ی تورکی است. . گیلاندوز ( دوز مثل دوز و کلک حرف راست و حرف ناراست ) دوزمثل اسلاندوز. باراندوز. نوردوز. خاندوزی. دوزدوزان ( زمینهای هموار )
قمار یا با تلفظ صحیحش قومار از دسته کلمات تورکی هستند. که آخرشان مار دارنند. مار به معنای هامار ( هموار. مثل مار آلان=زمینهای هموار ) . تیمار. بیمار. میان مار. سومار. یومار. جومار. دامار. یامار. خومار. زومار. . . . . . . . . ( در فارسی غین و قاف وجود ندارد )
مارنان ( مار نان در اصفهان ) مار مثل هامار ( هموار متضادش به مار ( بیمار ) . تیمار. سومار. میانمار. دامار. یامار. کومار. یومار. قومار. خومار. جومار. سوسمار ( سوس. سوسما. سوسماز. سوسموش ) . مارچوبه. . . . هر کلمه ایی مار دارد. تورکی است.
دختر گیلک، دختر گیلانی، نامی گیلانی برای دختران