اهالی گیلان نقشی اساسی در پیروزی انقلاب مشروطه ایران داشته اند. از دلایل اصلی مشارکت گیلانیان در مشروطیت ارتباط آنان با مردم قفقاز و روشنفکران و آزادی خواهان قفقاز و گرجی بود. در گیلان دو طبقه دهقانان و خرده بورژوای شهری صنعتگران، پیشه وران و تاجران خرد به عنوان نیروهای پیشران انقلاب مشروطه برجسته اند و همپیمانی این دو، نشان یک جنبش رادیکال در کرانه های جنوبی دریای خزر بود. شرکت دهقانان در ائتلاف انقلابی گیلان مشخصه منحصر به فرد جنبش مشروطه در این ولایت را رقم زد.
... [مشاهده متن کامل]
مقاومت دهقانی در منطقه خزر قدمت دار است و جغرافیای منطقه به آن کمک کرده. این منطقه که ارتفاعات البرز آن را از بقیه ایران جدا کرده، خانه قهرمانان اسطوره ایرانی است. ساکنان آن اغلب سرسختانه برای حفظ استقلال خود در برابر تهدیدات داخلی و خارجی تقلا می کردند. تلاش ناموفق پتر کبیر برای اشغال گیلان بین ۱۷۲۳ و ۱۷۳۲ تا حدی به خاطر اقلیم ناپذیرای آن شکست خورد. یک قرن بعد، در مراحل اولیه جنگ ایران و روسیه در ۱۸۰۴، نیروهای روسی از بندر انزلی به رشت پیشروی کردند، که آن دسته از اهالی که در جنگل ها و مرداب ها کمین کرده بودند به آنها حمله کردند و مجبورشان کردند عقب نشینی کنند. در پایان قرن نوزدهم، دولت بریتانیا ترسی از تسخیر مناطق جنوب دریای خزر از سوی نیروهای روس نداشت. نه تنها فتح ابتدایی دشوار بود، حفظ آن تقریباً محال بود چرا که خود را دچار آزار روز و شب دهقانان یا یک نیروی بومی شبه نظامی آشنا به این سرزمین و عادتمند به جنگ چریکی می کردند. وفور آب و زمین حاصلخیز که به معنای محصول بالاتر و تراکم بیشتر جمعیت بود، به دهقانان به خصوص در مقایسه با دهقانان مناطق خشک تر این کشور، استقلال بیشتری از زمینداران می داد. همانند اروپا و آمریکا، با پاکسازی زمین در منطقه خزر می توان زمین به دست آورد و نیازی به قنات که حفر و نگهداری آن پرهزینه است، نیست. رشد محصول درختی نیاز به سال ها کار داشت که مفاد قراردادهای اجاره را برای دهقانان نسبت به محصولات کشاورزی سالانه مانند گندم بهتر می کرد. فاصله کم روستاها از یکدیگر و از شهرها، باعث سرعت انتقال آگاهی روستاییان و آسانی رابطه آنها با شهرنشینان می شد و از عوامل رشد جنبش روستایی در گیلان بود. به جز گیلان و مازندران که جمعیت متراکم و بارش فراوان داشتند، در سایر مناطق ایران دهقانان بسیار پراکنده بودند و کنترل زمینداران بر زمین و خاک آن قدر زیاد بود که سازماندهی و هماهنگی جنبش های ناشی از نارضایتی را دشوار می کرد.
... [مشاهده متن کامل]
مقاومت دهقانی در منطقه خزر قدمت دار است و جغرافیای منطقه به آن کمک کرده. این منطقه که ارتفاعات البرز آن را از بقیه ایران جدا کرده، خانه قهرمانان اسطوره ایرانی است. ساکنان آن اغلب سرسختانه برای حفظ استقلال خود در برابر تهدیدات داخلی و خارجی تقلا می کردند. تلاش ناموفق پتر کبیر برای اشغال گیلان بین ۱۷۲۳ و ۱۷۳۲ تا حدی به خاطر اقلیم ناپذیرای آن شکست خورد. یک قرن بعد، در مراحل اولیه جنگ ایران و روسیه در ۱۸۰۴، نیروهای روسی از بندر انزلی به رشت پیشروی کردند، که آن دسته از اهالی که در جنگل ها و مرداب ها کمین کرده بودند به آنها حمله کردند و مجبورشان کردند عقب نشینی کنند. در پایان قرن نوزدهم، دولت بریتانیا ترسی از تسخیر مناطق جنوب دریای خزر از سوی نیروهای روس نداشت. نه تنها فتح ابتدایی دشوار بود، حفظ آن تقریباً محال بود چرا که خود را دچار آزار روز و شب دهقانان یا یک نیروی بومی شبه نظامی آشنا به این سرزمین و عادتمند به جنگ چریکی می کردند. وفور آب و زمین حاصلخیز که به معنای محصول بالاتر و تراکم بیشتر جمعیت بود، به دهقانان به خصوص در مقایسه با دهقانان مناطق خشک تر این کشور، استقلال بیشتری از زمینداران می داد. همانند اروپا و آمریکا، با پاکسازی زمین در منطقه خزر می توان زمین به دست آورد و نیازی به قنات که حفر و نگهداری آن پرهزینه است، نیست. رشد محصول درختی نیاز به سال ها کار داشت که مفاد قراردادهای اجاره را برای دهقانان نسبت به محصولات کشاورزی سالانه مانند گندم بهتر می کرد. فاصله کم روستاها از یکدیگر و از شهرها، باعث سرعت انتقال آگاهی روستاییان و آسانی رابطه آنها با شهرنشینان می شد و از عوامل رشد جنبش روستایی در گیلان بود. به جز گیلان و مازندران که جمعیت متراکم و بارش فراوان داشتند، در سایر مناطق ایران دهقانان بسیار پراکنده بودند و کنترل زمینداران بر زمین و خاک آن قدر زیاد بود که سازماندهی و هماهنگی جنبش های ناشی از نارضایتی را دشوار می کرد.