گیسوی شمع. [ سو ی ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شعله شمع باشد. ( از بهار عجم ) : گیسوی شمع چو آتش نفسان شانه زدندسکه سوختگی بر پر پروانه زدند.گنجی جربادقانی ( از بهار عجم ).