گیزه

لغت نامه دهخدا

گیزه. [ زَ ] ( اِخ ) شهر کوچکی است در نیمه راه قرنین. ( در حاشیه کویر و شمال باختری خاش ) و فره واقع است. ابن حوقل درباره آن گوید: دهکده ها و کشتزارهای فراوان دارد زیرادر میان ولایتی حاصلخیز واقع است و آبش از قنات های متعدد تأمین میشود. ساختمانهای شهر از خشت باشد. مؤلف سرزمینهای خلافت شرقی ص 367 از قول یاقوت نویسد که :در زمان وی [ یاقوت ] مردم آن را گیزه مینامیدند.

فرهنگ فارسی

شهر کوچکی بود واقع در نیمه راه قرنین ( در حاشیه کویر و شمال باختری خاش ) و خره .
شهر کوچکی است در نیمه راه قرنین و فره واقع است .

گویش مازنی

/gize/ شاخ حجامت کوزه یا استکان جهت انجام عمل حجامت &

پیشنهاد کاربران

مقصود گیزه در شعر هیپ هاپولوژیست نام برند کاغذسیگار است.

بپرس