گیریان

لغت نامه دهخدا

گیریان. ( اِ ) مصحف گربان. ( حاشیه برهان چ معین ). فدا باشد یعنی بدلی که خودرا یا دیگری را بدان از بلا برهاند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). خونبها. فدا، و قربان. ( ناظم الاطباء ). مؤلف انجمن آرا گوید: ظن غالب این است که گیریان با بای ابجد بود که قربان و قربانی معرب و مبدل آن گردید. رجوع شود به کیریان ، فدا و قربان. || ( نف ، ق ) گریان که گریه کنان باشد. ( برهان قاطع ). تلفظ عامیانه گریان. ( حاشیه برهان چ معین ).

پیشنهاد کاربران

بپرس