گیرنده کام

لغت نامه دهخدا

گیرنده کام. [ رَ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) کام گیرنده. کام گیر. موفق. رجوع به کام گیرنده شود :
چنین داد پاسخ که ای نیکنام
بلنداختر و گرد و گیرنده کام.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران

بپرس