گیران

/girAn/

لغت نامه دهخدا

گیران. ( نف ، ق ) گیرنده. گیرا. نعت فاعلی از گرفتن در همه معانی. || در حال گرفتن. مقید واسیر ساختن. ( یادداشت به خط مؤلف ). || در حال اشتعال و آتش گرفتن. ( یادداشت به خط مؤلف ).

گیران. ( اِخ ) دهی است از دهستان فنوج بخش بمپور شهرستان ایرانشهر. واقع در 150هزارگزی جنوب باختری بمپور و 8هزارگزی جنوب راه مالرو فنوج به رمشک. محلی کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنه آن 250 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، برنج ،ذرت و تنباکو و شغل اهالی زراعت است. ساکنان از طایفه شیرانی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

گیران. [ گ َ ] ( اِخ ) نام قریه ای است در دوفرسنگی اصفهان و معرب آن جیران است. ( از معجم البلدان ). رجوع به جیران شود.

گیران. ( اِخ ) معرب جیران است و آن نام جزیره ای است میان بصره و سیراف و مساحت آن 500گز در 500گز باشد. ( از معجم البلدان ). رجوع به جیران شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) گیرنده. ۲ - در حال گرفتن .
معرب جیران است و آن جزیره است میان بصره و سیراف .

دانشنامه عمومی

گیران (فنوج). گیران، روستایی در دهستان کتیج بخش کتیج شهرستان فنوج در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۹۵۹ نفر ( ۲۵۴ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس گیران (فنوج)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس