گیر پیدا کردن. [ پ َ / پ ِ ک َدَ ] ( مص مرکب ) گیر پیدا کردن کاری در تداول عامه ؛ متوقف شدن آن عمل و کار است در سیر و انجام یافتن آن. ( از یادداشت به خط مؤلف ). به مانع برخوردن کار.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) گیر پیدا کردن کاری . مانعی در راه آن ایجاد شدن و مسیر آنرا متوقف ساختن .