گیر از مصدر گیرمک
گیره گروگان پسوندای گون گین قان خون کان و . . همه ترکین
قان از مصدر قاناماق
گون هم به معنای روز البته تو فارسی تلفظش عوض شده. گونه هم احتمالا از همین ریشه باشه
گروپ هم ترکیه از مصدر قورماق> قوروپ
دوست عزیز آرش محمدی
واژه group به معنای گروه واژه ای است که واژگان فارسی به واژگان اروپایی راه یافته است
پسوند ( گار ) پسوندی است که از مفهومی به نام وراژت و نژاد و گوناگونی ساخته شده است و در ذیل واژه خون این مطلب را توضیح دادم
... [مشاهده متن کامل]
خون - قان - هوون
واژگانی که بسیار واژه با ارتباط معنایی یا دگردیسی از آنها به دست آمده است
پسوندهایی همانند گان - گار - کان - ان - گین - کین - ین. . . .
پسوندهایی که به دیگرگونی و گوناگونی و هم خانواده بودن اشاره دارند از همین واژگان خون و قان دگر دیسی شده اند
یا واژه gen انگلیسی از همین گونه که از خون و قان بدست امده است
پس واژه گروه و group به معنای هم خانواده و یک رده کاملا پارسی است
گیرمک گیریشمک
وردود / درگیر شدن
گیریش چیکیش
گیریشیمجی
گوشتو گیر
گوشتو … گوجلو … در شیوه خاص … قوی گرفتن
گیرهاگیر هاگیر وااگیر
گیر کردم
منو گرفته … گیرا . . گرفتن گرفتار گیره گیرنده گردگیر . .
... [مشاهده متن کامل]
گیرداب گرد
عزیزان فراموش نکنید زبان دری در دربار تورکان و به منظور زبان میانجی بین ملل هندی ساخته شده که توسط انگلیس از اون جغرافیا حذف شده .
یادتون نره نصف بیشتر عالمان این زبان تورک ها هستند .
در ریشه یابی به این نکات توجه کنید چون علم اتیمولوژی یعنی توجه به بستر ساخت …
یا هو
خدایش بدون منابع حرف زدن خودش یه حرف که فقط کار پان ترکیسم هاست تمام این واژه ریشه ی پهلوی دارد گرو، گیر، گروگان، گیره، گرفت، گرفتن، گرفتار، گرفتاری، گرفته
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی معین
اگر یه منبع دیگر هم بگویم کتاب اوستا که تمام واژه اصل ایرانی در این کتاب هست بدون تحقیق حرف زدن بدون منبع درست حسابی خیلی جالب واژه های قوم دیگر رو به قومی دوست دارید نسبت دهید کاری که در تخصص استاد آرش محمدی است.
... [مشاهده متن کامل]
لطفا این رو انتشار بدهید.
در گویش زبان بختیاری واژه گیر دارای چند معانی میباشد، که اولویت این واژه ( Gir ) به معنی اهرم و نگهدارنده، است. برای مثال به زبان بختیاری ( گیر زونیامی ) =یعنی تکیه گاه و اهرم زانوهام هستی ) ۲ - گیر به
... [مشاهده متن کامل] معنی، گیر کردن در کاری در موضوعی، که ریشه همان اهرم نگهدارنده هست، که در زبان انگلیسی از این واژه ( Gir ) به معنی دنده یا همان نگهدارنده از این زبان برداشت گردیده واستفاده شده است، که برمیگردد، به تکمیل کردن زبان انگلیسی که از واژه های قدیم ما ایرانیان استفاده گردیده است. ۳ - در آخر در صحبتهای عامیانه، وصحبت وتعریفی که فاقد ارزش برای طرف مقابل داشته باشد، میگویند، ( گیر ) که همان صدای خروج باد معده است.
گیر در ترکی = وارد شو از girmek
گیر در فارسی = بند و قلاب از گرفتاری
گیر در ترکی یعنی وارد شو
از گیرمک یعنی داخل شدن
ریشه گیر در فارسی از ریشه ik ( همان ich = ایچ ) ترکی به معنی درون ، داخل گرفته شده است
از آن ریشه ki و از ki ریشه گیر به معنی به داخل شدن ، به درون شدن ، به درون فرو رفتن، به درون شده وبا چیزی درهم تنیدن و . . . در ترکی شکل گرفته است که به شکل گیر به معنی در هم تنیده و گیر کرده ، به درون شده و مانده ، فرو رفته، فرو شده و. . . وارد فارسی شده است.
... [مشاهده متن کامل]
حتی وقتی می گوییم گیر انداختن به یک معنی یعنی در داخل چیزی یا محیط یا فضایی بسته کردن و نگه داشتن .
از ریشه " گیر ( کیر ) " در ترکی مشتق " گیریب ( کیریب ) " ( گیرمیش ) به شکل " گیریو" با شکل گِرِو یا گِرُو وارد فارسی شده و از آن واژه " گرو" به دست آمده است
و منظور از " گرو" حالتی است که در آن چیزی به صورت محبوس یا بلوکه و خارج از دسترس قرار می گیرد.
از گِرِو با اضافه کردن " ت" جهت ماضی سازی شکل " گِرِوت" به دست آمده که به صورت "گِرِفت" در آمده و از آن مصدر گرفتن شکل گرفته است.
و اساسا معنی گرفتن یعنی به درون کردن چیزی در یک محیط یا فضای بسته و نگه داشتن آن می باشد
که بعدا در فارسی گسترش معنایی پیدا کرده است
و مثلا وقتی می گوییم گرفتن پرنده منظور به درون کردن پرنده در یک فضای بسته مانند دستان یا قفس و نگه داشتن آن ، می باشد.
ولی در ادامه با گسترش و تعمیم کاربرد گرفتن در فارسی کاربرد معنایی آن گسترش یافته است
مثلا می گوییم تاکسی گرفتن ( به خدمت در آوردن ) ، مغازه گرفتن ( به مالکیت در آوردن یا اجاره کردن ) ، اطلاعات گرفتن ( در یافت کردن ) و. . . .
حتی اگر به واژه " گروگان" دقت کنید به معنای عینی کلمه به شخصی اشاره دارد که در جایی به شکل محبوس ( در" داخل" یک مکان بسته ) نگه داشته می شود
در کل با در نظر گرفتن معانی چون در هم رفته گی ، در هم شدگی ، به درون شدگی ، در داخل شدگی که از ریشه ik ( یا همان ich ) به معنی درون ، داخل به دست می آید و در شکل ki و gir تجلی پیدا می کند و به شکل گیر با محتوای معنایی عین و مشابه وارد فارسی می شود ، کلماتی مثل :
گرو
گیر
گروگان
گیره
گرفت
گرفتن
گرفتار
گرفتاری
گرفته
همگی خاستگاه ترکی دارند .
حتی اگر بخواهیم این استدلال را که کلماتی چون غار ، گور ، گل ، خور ، غور و. . . . . را هم ریشه می داند صحیح فرض کنیم
باز همگی خاستگاه در ریشه ترکی ik خواهند داشت .
که البته بسیاری از موارد اشاره شده در استدلال مذکور در اصل به شیوه ای دیگر شکل گرفته اند و هیچ ربطی به آن چیزی که در این استدلال آورده شده ندارند .
گروه یک واژه گرفته شده از واژه فرانسوی groupe می باشد که به شکل گروه وارد فارسی شده است
groupe از واژه ژرمانیک сrop گرفته شده که در زبان های ژرمانیک به توده جمع شده از چیزی گفته می شود .
فعل گیلمک یا کیلمک نیز از بن ki به معنی به درون رفتن مشتق شده که به شکل بن واژه kil به معنی بافتن ، در هم تنیدن ، درهم فرو کردن می باشد .
گریه با واژه cry به معنی فریاد زدن همریشه است که از فعل لاتین quiritare به دست آمده است که به معنی فریاد برآوردن به جمعیت می باشد که از واژه quirites که به عنوان ندای کمک به کار برده می شده مورد استفاده قرار می گرفته است .
این واژه هیچ ربطی به گرفتگی و گیر کردگی گلو و. . . ندارد .
فعل گیرمک از شکل قدیمی آن kir به دست آمده است
ریشه kir از بن ki به معنی به درون وارد شدن مشتق شده
شکل ki به شکل کاملتر آن iki از ریشه ik به معنی درون ، داخل گرفته شده که شکل دیگر آن با تغییر k به ch به شکل ich با همین معنا در ترکی در حال استفاده است .
گیر= فرض کن
مرا رفته گیر: مرا رفتنی فرض کن
ریشه ی واژه ی #گره #گیر_کردن #گرفتن ✅
گره از گیلمک یا کیلمک به معنی بافتن - در هم رفتن - گره خوردن است و واژه ی گیلگه لی باش از این فعل است.
به صورت گره وارد زبان فارسی شده است. ♦️
و احتمالا واژه ی گیر کردن و گرفتن هم از این بن است.
... [مشاهده متن کامل]
در تفسیر های دوم گیر را از گیرمک به معنی وارد شدن یا داخل شدن دانسته اند از تفسیر به دام افتادن به جایی وارد شدن و گرفتار شدن است.
به زبان لری یعنی دندان
در زبان لری بختیاری به معنی
گرفتار.
*گیرفتاد. گیر افتاد *
Gir
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)