گیتی گشای. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) به معنی گیتی گشا. فاتح عالم. ( از ناظم الاطباء ) : جهاندار محمود گیتی گشای خداوند شمشیر و فرهنگ و رای.
فردوسی.
آفتاب رای گیتی گشایش از تتق حشمت نورافشان شد. ( حبیب السیر ص 124 ).
فرهنگ فارسی
تاریخی است بتقلید تاریخ و صاف که بسیار سست و متکلفانه نوشته شده . مولف آن میرزا صادق نامی است که معاصر زندیه بوده است . به معنی گیتی گشا . فاتح عالم، ( گیتی گشا ی ) ( صفت ) فاتح جهان جهانگیر : ساحبقران گیتی گشا از قصر جهان نما بسعادت سوار شده ... درباغ چنار نزول فرمود .