گیای

لغت نامه دهخدا

گیای. ( اِ ) به معنی گیاه و گیا :
گیایش همه بود تریاک زهر
به که سنگش از کهربا داشت بهر.
اسدی.
رجوع به گیا و گیاه شود.

پیشنهاد کاربران

وگر در راه او دیدی گیایی ببوسیدی و برخواندی ثنایی
گیاه_مجازاً گل

بپرس