گیاغ. ( اِ ) بمعنی گیاه است که علف باشد. ( از فرهنگ رشیدی ) ( برهان قاطع ) ( فرهنگ نظام ) ( آنندراج ) : عجب نیست از سوز من گر به باغ بتوفد درخت و بسوزدگیاغ.
بهرامی ( از فرهنگ نظام ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) گیاه نبات : عجب نیست از سوز من گر بباغ بتوفد درخت و بسوزد گیاغ . ( بهرامی ) بمعنی گیاه است که علف باشد .