گیاغ

لغت نامه دهخدا

گیاغ. ( اِ ) بمعنی گیاه است که علف باشد. ( از فرهنگ رشیدی ) ( برهان قاطع ) ( فرهنگ نظام ) ( آنندراج ) :
عجب نیست از سوز من گر به باغ
بتوفد درخت و بسوزدگیاغ.
بهرامی ( از فرهنگ نظام ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاه نبات : عجب نیست از سوز من گر بباغ بتوفد درخت و بسوزد گیاغ . ( بهرامی )
بمعنی گیاه است که علف باشد .

فرهنگ معین

(اِ. ) گیاه ، نبات .

فرهنگ عمید

= گیاه

پیشنهاد کاربران

بپرس