گیبر. [ گ َ / گ ِ ب ُ ] ( اِ ) ظاهراً مرکب از: گی + بر [ برنده ]. ( حاشیه برهان چ معین ). نوعی از پیکان تیر باشد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و آن را زره بر نیز گویند. ( حاشیه برهان قاطع چ معین از فرهنگ رشیدی ) : ز آمدشدِ گیبر کینه کوش یکی سقف آمد هوا چوب پوش.هاتفی.