گچک
لغت نامه دهخدا
ز هر مو چون گچک میکرد فریاد
دل اصحاب میگشت از غم آزاد.
خوارزمی ( از فرهنگ نظام و برهان قاطع چ معین ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
شبنم، شبنم منجمد، سرما ریزه، گچک
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
گیچکس