تا کی از تو گپ و این لاف بود
چون تو کی همسر خفاف بود.
خفاف.
|| ( ص ) گنده. سطبر. بزرگ. ( برهان ) ( آنندراج ).گپ. [ گ ُ ] ( اِ ) اندرون رخ بود. عبداﷲ عارض گوید :
روان گشته دائم دو چیز از جهان شد
ز دو چشم کوری ز دو گپ لالی .
( فرهنگ اسدی ص 28 ).
گپ. [ گ ِ ] ( اِخ ) زنبوران. کمدی آریستفان که در حدود22 ق.م. در آتن نمایش داده شده و راسین از آن تقلیدو پیروی کرده است. مصنف در این اثر مرافعات آتنیان و محاکم آنها را مورد تمسخر و استهزاء قرار میدهد.