گویم

لغت نامه دهخدا

گویم. [ ی ُ ] ( اِخ ) ده بزرگی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی شمال باختر شیراز کنار راه شوسه شیراز به اردکان. واقع در جلگه و هوای آن معتدل و سکنه آن 2040 تن است. آب آن از قنات و چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات ، حبوب ، صیفی و انگور دیمی و شغل اهالی زراعت و باغداری است. دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز ( فارس ) واقع در ۲۷ کیلومتری شامل باختر شیراز جلگه و معتدل دارای ۲٠۴٠ تن سکنه محصول غله بنشن صیفی و انگور .
ده بزرگی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در ۲۸ هزار گزی شمال باختر شیراز کنار راه شوسه شیراز به اردکان : در محلی جلگه و هوای آن معتدل است .

دانشنامه عمومی

گویم (بورکینافاسوی). گویم شهری در شهرستان ناندیالا در استان بولکیمده در بورکینافاسوی غربی مرکزی است جمعیت آن ۱۹۴۹ نفر است.
عکس گویم (بورکینافاسوی)

گویم (زاقاتالا). گویم ( به لاتین: Göyəm، به آواری: Кукам ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان زاقاتالا واقع شده است. گویم ۴۱۵۵ نفر جمعیت دارد. [ ۱]
عکس گویم (زاقاتالا)عکس گویم (زاقاتالا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

از قدمت گویم شیراز همین بس که نقش برجسته بهرام دوم، پنجمین پادشاه ساسانی، در سرچشمه آن واقع شده است. همچنین وجود خانه گبری ها در قسمتی به نام تل عامو نظریو همچنین وجود گور سنگ هایی در آن محل همه وهمه نشانگر
...
[مشاهده متن کامل]
قدمت گویم به دوران ساسانی وقبل از آن میباشد. در پایین خانه گبری ها کوزه هایی یافت شده است که براساس کارشناسان میراث فرهنگی به قدمت انها به دوران ساسانی برمیگردد. در کتاب استخری در قرن چهارم هجری قمری که مربوط به جغرافیای استان فارس در اواخر دوره ساسانی و اوایل اسلام میباشد از گویم به اسم گُوَین نامبرده شده است که جزو کوره اردشیر خُرَّه بوده است ، و همچنین در بعضی کتب قدیمی همچون مسالک و ممالک نوشته ابن خردادبه در قرن سوم هجری قمری اسم گُوَین بصورت جُوَین نوشته شده است که معرب یا عربی آن میباشد.

گویم یعنی صحبت کنم، حرف بزنم ؛
گویم از دو بخش گو و یم تشکیل شده گو ب معنای میدان و یم بمعنای پهلوان یعنی میدان پهلوانان

بپرس