گوگول
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
نیکلا گوگول نویسنده روسی است که بسال ۱۸٠۹ در شهر سورچنیری بدنیا آمد از داستانهای او : بازرس تاراس .
دانشنامه عمومی
گوگول (مانه). گوگول، روستایی در دهستان عشق آباد بخش مرکزی شهرستان مانه در استان خراسان شمالی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱۸۲ نفر ( ۴۲ خانوار ) بوده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱۸۲ نفر ( ۴۲ خانوار ) بوده است. [ ۱]
wiki: گوگول (مانه)
پیشنهاد کاربران
سلیم
گوگول: ناز دردانه و بانمک
گوگول: ناز دردانه و بانمک
تاتی کردن بچه ای که تازه به را افتاده ست. سرآغاز راه افتادن بچهراگُگول گویند
واژه ای عامیانه به معنای ناز، ناناز، با نمک، نرم و لطیف برای نامیدن اندام جنسی زن، بخاطر زیبایی و ناز بودن بی حد و اندازه اش، نرمی و لطافت و ناز دار بودنش.
واژه روسی که در فارسی به شکل گوگولی مگولی استفاده می شود که با گوگوری مگوری ( مرکب اتباعی ) دواملایی است - در زبان کودکانه:
دوست داشتنی، خواستنی، عزیز، نازنین، نورچشمی!، عزیز دُرّ دانه ( عزیز دُرّ دونه ) ، سوگلی -
... [مشاهده متن کامل]
اَکولی پَکولی ( اَکوری پَکوری ) ، کوچولو، فنچ، جقل! -
بامزه، شیرین، بانمک، تو دل برو - خوشمزه، جیگر، خوشمل! - آتیشپاره، ورپریده، وزّه!
داستان آن:
در سال 1938 میلادی، روزی اِدوارد کاسنِر ( ریاضیدان و هندسه دان آمریکایی1878، 1955 ) که سرگرم پیدا کردن و نامگذاری عدد یک به توان صد بود؛به طور اتفاقی از برادرزاده های ۹ ساله خود ( میلتون و اِدوین سیروتا ) پرسید، کدام داستان را بیشتر از همه دوست دارند تا برایشان بخواند؟
آن ها در پاسخ، یکی از کتاب های طنز نیکُلای واسیلیِویچ گوگول ( نویسنده و طنزپرداز نامدار روسیه ای ) را آوردند تا برایشان بخواند!
( ( به مانند این که از کودکی بپرسیم ما را چقدر دوست دارد و او بگوید به قدِ ( اندازه ) تمام ستاره های آسمون یا ده به توان صد! ) )
سپس جرقه ای در ذهن کاسنِر رقم خورد و این نام را بر روی عدد یک به توان صد گذاشت!
در سال 1940: کاسنِر ، کتابی غیر فنی برای سنجش در زمینه ریاضیات به نام ( ریاضیات و تخیل ) چاپ کرد که نخستین بار، واژه گوگول را در آنجا بکار برد!
شرکت گوگِل هم در سال1997 این واژه را از گوگول گرفته است!
این نام یک شُعار بود تا سامانه ی گوگل در سراسر جهان فراگیر شود و به اندازه این عدد ( 1 به توان 100: همان عدد یک با صد صفر ) کاربر داشته باشد!
دوست داشتنی، خواستنی، عزیز، نازنین، نورچشمی!، عزیز دُرّ دانه ( عزیز دُرّ دونه ) ، سوگلی -
... [مشاهده متن کامل]
اَکولی پَکولی ( اَکوری پَکوری ) ، کوچولو، فنچ، جقل! -
بامزه، شیرین، بانمک، تو دل برو - خوشمزه، جیگر، خوشمل! - آتیشپاره، ورپریده، وزّه!
داستان آن:
در سال 1938 میلادی، روزی اِدوارد کاسنِر ( ریاضیدان و هندسه دان آمریکایی1878، 1955 ) که سرگرم پیدا کردن و نامگذاری عدد یک به توان صد بود؛به طور اتفاقی از برادرزاده های ۹ ساله خود ( میلتون و اِدوین سیروتا ) پرسید، کدام داستان را بیشتر از همه دوست دارند تا برایشان بخواند؟
آن ها در پاسخ، یکی از کتاب های طنز نیکُلای واسیلیِویچ گوگول ( نویسنده و طنزپرداز نامدار روسیه ای ) را آوردند تا برایشان بخواند!
( ( به مانند این که از کودکی بپرسیم ما را چقدر دوست دارد و او بگوید به قدِ ( اندازه ) تمام ستاره های آسمون یا ده به توان صد! ) )
سپس جرقه ای در ذهن کاسنِر رقم خورد و این نام را بر روی عدد یک به توان صد گذاشت!
در سال 1940: کاسنِر ، کتابی غیر فنی برای سنجش در زمینه ریاضیات به نام ( ریاضیات و تخیل ) چاپ کرد که نخستین بار، واژه گوگول را در آنجا بکار برد!
شرکت گوگِل هم در سال1997 این واژه را از گوگول گرفته است!
این نام یک شُعار بود تا سامانه ی گوگل در سراسر جهان فراگیر شود و به اندازه این عدد ( 1 به توان 100: همان عدد یک با صد صفر ) کاربر داشته باشد!
غیر رسمی و محاوره ای:
1 - بامزه. ناز. کوچولو. عزیز. تو گوگول منی: تو عشق منی/تو ناز منی/تو کوچولوی منی/تو بچه ناز منی
2 - عضو تناسلی یار ( مونث ) . گوگول طلا:عضو تناسلی تو ( مونث ) بسیار مورد علاقه من است
1 - بامزه. ناز. کوچولو. عزیز. تو گوگول منی: تو عشق منی/تو ناز منی/تو کوچولوی منی/تو بچه ناز منی
2 - عضو تناسلی یار ( مونث ) . گوگول طلا:عضو تناسلی تو ( مونث ) بسیار مورد علاقه من است