فائقه آتشین نام اصلی گوگوش است در کودکی همراه پدر خود که نوازنده تار بوده در لاله زار کار میکرده پدر فقیدم در سفری بتهران جهت خرید سیم تار تار مشکل داشت اول که گردان لشکر کرمان سبزوار بود از سیم های مخابرات
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
صحرایی ارتش میگرفت که بانخ سبز رنگی عایق بندی شده بودبهترین سیم هیجده میکرو برای تار بدست می آمد چون نرم محکم بود بخاطر اینکه موقع جمع کردن باز روان بر دور قرقر بپیچد ولی بعد که گردان به کرمان رفت سیم های کارخانه ای مخصوص تار همه قلابی بود لذا از میدان بهارستان مغازه سر نبش ضلع شمالی رو بروی مجلس تهیه میکند ولی هنوز در جستجوی سیم مخابرات ارتش است سری به لاله زار و کافه هنر مندان میزند می بیند مرد میانسالی با شش تار بغل آتش نشسته و. تار مینوازد و دختر خانمی هم زیبا میرقصد ضرب گیر هم ندارد پدرم تنبکی از کافه امانت میگیرد وساز اورا همراهی میکند بعد تارش را میگیرد و کوک سگاه میکند وبعد چهارمضراب آهنگ بابا کرم را که خود تضمین و آهنگ آنرا تنظیم که خیلی با باباکرم اصلی تفاوت دارد و مستحسن شده بود به این صورت. . . بعد آکرت میخواند. . . . . ای دریغا که ندانسته گرفتار شدم. . . . اول عیش و خوشی نزدهمه خوار شدم باباکرم. . . . لای لای دوست دارم لای لای. . . . جان منی ماه منی بیا که دلدار منی بیا که تو یار منی. . . بعدآکرت باز بعد. . . دیده بودم روی تو نشنیده بودم خوی تو. . . . دیده و نادیده خود را در بلا انداختم. . . . ماه منی یار منی هنوز گرفتار منی. . . . هر قدر ناز کنی ناز کنی بازم تو دلدارمنی. . . . هرقدر عشوه کنی شکوه کنی نازمنی آن یار طناز منی بابا کرم دوستت دارم عشق منی ناز منی آن یار طناز منی البته. . . آکرت را هم ویرایش آهنگ نموده بسیار زیبا و عالی و خوش صدا هم بود و مرشد ورزشخانه باستانی کاران بود و هر روزی بایکی از دوازده دستگاه موسیقی چنان ریتم به اواز میداد و ضرباهنگ را زیر پای ورزشکاران میگرفت که این هنر را هیچکس ندارد که آواز را در رقص و ورزش ریتمیک اجرا کند و به آن ریتم دهد و ان دخترک زیبا هم می رقصیده که البته یکی از بستگانمان که ساکن تهران بود. به مرحوم پدرم گفت همان دختر خانم زیبا رقص شاه ماهی موسیقی پاپ شده والله اعلم جل وجلاله
دوستی به نام خورزو خان مطالبی را عنوان کرده اند که بنده با صحت وسقم آن کاری ندارم ولی روش برخورد ایشان با نظرات مخالف اصلا صحیح نیست . اکثر افرادی که اظهار نظر می کنند تحصیلکرده هستند و جواب هائی مثل جواب این دوستمون در شان افراد فرهیخته نیست . ایشون میتونن مودبانه تر اظهار نظر کنند.
... [مشاهده متن کامل]
اما درمورد * گوگوش*باید عرض کنم وقتی بچه بودم از مادر بزرگم که نه گوگوش خواننده را می شناخت و نه سوادی داشت که مثل خیلی از دوستان ریشه یابی و تجزیه و تحلیل کنه شنیده بودم که در وصف دختران زیبا و خوش هیکل از کلمه گوگوش با تلفظ ترکی و با فاصله انداختن بین * قو * و * قوش* استفاده می کرد
وبه دخترانی اطلاق می کرد که مثل پرنده قو سینه بزرگ و برجسته داشتند.
بنظر میرسد که قو قوش صحیح تر باشد.
... [مشاهده متن کامل]
اما درمورد * گوگوش*باید عرض کنم وقتی بچه بودم از مادر بزرگم که نه گوگوش خواننده را می شناخت و نه سوادی داشت که مثل خیلی از دوستان ریشه یابی و تجزیه و تحلیل کنه شنیده بودم که در وصف دختران زیبا و خوش هیکل از کلمه گوگوش با تلفظ ترکی و با فاصله انداختن بین * قو * و * قوش* استفاده می کرد
وبه دخترانی اطلاق می کرد که مثل پرنده قو سینه بزرگ و برجسته داشتند.
بنظر میرسد که قو قوش صحیح تر باشد.
یک کلمه رو سبک و سنگین کنید ببینید اصل کلمه و کلاس کلمه و قیافه کلمه به کدام زبان می خوره
اصلا گوگوش معنی اش چی می شود!!؟
در حالی که قوقوش درسته و این اسم رو پدرش به قوقوش هدیه داده بود.
اصلا گوگوش معنی اش چی می شود!!؟
در حالی که قوقوش درسته و این اسم رو پدرش به قوقوش هدیه داده بود.
ارمنی ( ار مان ) = ننگ قهرمان
گوگوش در اصل قوقوش می باشد و کلمه ای تورکی است و از دو جزئ قو یا همان پرنده قو و قوش به معنی پرنده گرفته شده و معنی ان پرنده قو هست و این اسم وارد زبان ارمنی شده مثل هزاران اسم دیگر مانند کوچریان از کوچمک
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یعنی کوچ گرفته شده قارداشیان از قارداش دمیر چیان از دمیر حتا خود ارمنی کلمه ای تورکی است که از ار به معنی مرد و قهرمان و از من به معنی من و انسان گرفته شده و به معنی مرد قهرمان است خود ارامنه از کلمه ارمنی خوششان نمی اید و به خودشان های می گویند
. گوگوش پاشینیان. گوگوش سرکسیان. گوگوش کرکسیان. گوگوش آرامیان. . . . . . . آیا تا حالا یک پسر یا حتی یک دختر ارمنی دیده اید. که نامش گوگوش باشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پنگوئن یا پن قو ان؟؟؟فلامینگو یا فلا مین قو؟؟گوگوش یا قوقوش؟؟در فارسی غین . وقاف نیست. به خاطرآن به قو می گویند. گو. . . . و به قهرمان می گویند. کهرمان. . . . . . . . چرا ارامنه اسامی دختران تورکی را روی پسرانش می گذارنند. دلیل این امر چه می تواند. باشد؟؟؟
گوگوش همان قوقوشی ( پرنده ی قو ) می باشد. چون در فارسی غین و قاف نیست. به قوقوشی می گویند. گوگوشی. و به قونجایش می گویند. گنجایش. و به قور ( جرقه های آتش ) می گویند. گر. . و بعدا فعل گر گرفتگی ( پوشلنماق
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
در زمان یائسگی ) . و به قوریز می گویند. گریز. . . و به خرس قیریزلی می گویند. خرس گریزلی. . . . . . . . . . بعدا شروع به داستانسرایی می کنند. که مثلا گوگوش نام ارمنی و پسرانه است. . . . . .
حیوانات قدرتمند ( اسلان. قافلان. قارتال. شاهین. شاه باز ) در مقابل حیوانات ظریف ( پروانه. آهو. غزال. ترلان ) درست است. اگر هم ظریف، بصورت ظربف نوشته شده. حس ششم ات به کمکت آمده و ظربف را بجای ظریف دیدن ظربفت دیده. . . . . . ت اضافی را از پنیر بیرون کشیده ایی یا از ماست؟؟؟
اسلان ( شیر در زبان تورکی. اصلان ) . پروانه. لاچین. قارتال. قافلان. غزال. آهو. . . . . . وحیوانات قدرتمندبرای مردان. و حیوانات ظربف وزیبا برای زنان در نظر گرفته شده است. گوگوش همان قوقوشی برای دختران است.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
. . . خاننده. خاهر. خاندن. . . . . . وهر کلمه ایی با املای غلط یادمان داده اند. به خاطر مخفی کردن اصالت آنها می باشد. که از تورکی وارد فارسی شده است. ( لر نام پنیری در زبان تورکی است. نه شوردان آن نار نه لوردان )
اشرف. اکرم. اعظم. منصور. معصوم. اسمهای عربی و مذکر هستند. و اسمهای مونث با افزودن ه مونث می شود. مثل فرید. فریده. . منصور. منصوره. معصوم. معصومه. . . . . ( آیا تا حالا مرد ارمنی دیده اید. که اسمش گوگوش ( قوقوش پرنده ی قو ) باشد. ؟؟؟اگردیده اید. آنوقت حرف دایه ی گوگوش ( خاننده ) را باورکنید.
غو واژه ای پارسی است که با غو به معنای فریاد، فریاد و بانگ و آواز در پیوند است. در زبان پارسی میانه به آغوش، آگوش می گفتند.
یک کاربری این بالا نوشته در زبان پارسی غ نداریم خخخ. دانش آموخته کجا هستی اوزرا جان؟جمهوری خودخوانده باکو؟
... [مشاهده متن کامل]
واژگان دارای غ، به زبان پارسی برمی گردند و برخی از واژگانی که قاف دارند، همانند قهرمان ( کهرمان ) ، زندیق ( زندیک ) ، قاطر ( خرتر ) ، قلعه ( کلات ) ، قباد ( کباد ) ، قفقاز ( کفکاز ) وقو ( غو ) . . . بُن پارسی دارند. اگر هم نام گوگوش به عنوان نام پسرانه ارمنی آزارت می دهد، یک نگاه به نام رهبر خودخوانده باکو ( الهام دماغف ) بنداز تا بدانی چگونه پدرش یک نام دخترانه را روی این مورچه خوار گذاشته است. تکواژها و واژگان پارسی به روشنی مشخص هستند و نیاز نیست درباره واژگان پارسی اظهار فضل کنی. همه آن واژگانی هم که با غ نوشتی واژگان پارسی هستند. غنچه، باغچه ( هنوز نمی دانی ( چه ) پسوند پارسی است ) و دیگر واژگان.
کمتر تز بده نوشتی هر واژه ای که آخرش آغ، آخ و. . . هست، مغولی است؟؟!!!خخخ بیشتر از این ما را نخندان. . خوراک ( آخرش آک دارد ) ، پسوند آک در زبان پارسی یعنی آنچه که انجام می دهند. . . خوراک= آنچه که می خورند یا آنچه که خورده می شود. . . چاپاک و. . .
یا آخ بمانند سنگلاخ ( که واژه پارسی است ) ، واژگان زاغ، داغ، باغ و. . . واژگان پارسی هستند.
راستی یک پرسش: در زبان اردوغانی به چهارشنبه و پنجشنبه چه می گویند؟ یا به هفته چه می گویند؟یا چونکه، خوش و. . . خخخ. می توانی جای اینکه در تارنمای فرهنگنامه پارسی برنهاده های کارشناسی خود را بیرون بدهی، به دنبال برابرواژگانی برای آنها باشی.
بهتر است آدم دو تا کتاب بخواند، سپس نگره های کارشناسی بده.
هر چند از دید من یک مزدور هیچگاه نمی تواند، سنجیده و خردورز باشد.
در پایان گُر پیشوند از زبانهای ایرانی است همچون گُریختن ( گر و هیختن ) ، گُریز، گُربه، گرخیدن ( گُر و خیدن ( خمیدن ) همانند فراخیدن ) .
اگر در گفتار روزانه ات از این واژگان بهره می گیریی، باید سپاس گزار مردمان آذری، تاتی و تالشی باشی، که چنین واژگانی را از آنها به یادگار داری.
اینکه گوگوش کجائی هست برای من ارزشی ندارد، چرا که از دید من هنرمند واژه ای بی درونمایه هست همچون همین خواننده.
یک کاربری این بالا نوشته در زبان پارسی غ نداریم خخخ. دانش آموخته کجا هستی اوزرا جان؟جمهوری خودخوانده باکو؟
... [مشاهده متن کامل]
واژگان دارای غ، به زبان پارسی برمی گردند و برخی از واژگانی که قاف دارند، همانند قهرمان ( کهرمان ) ، زندیق ( زندیک ) ، قاطر ( خرتر ) ، قلعه ( کلات ) ، قباد ( کباد ) ، قفقاز ( کفکاز ) وقو ( غو ) . . . بُن پارسی دارند. اگر هم نام گوگوش به عنوان نام پسرانه ارمنی آزارت می دهد، یک نگاه به نام رهبر خودخوانده باکو ( الهام دماغف ) بنداز تا بدانی چگونه پدرش یک نام دخترانه را روی این مورچه خوار گذاشته است. تکواژها و واژگان پارسی به روشنی مشخص هستند و نیاز نیست درباره واژگان پارسی اظهار فضل کنی. همه آن واژگانی هم که با غ نوشتی واژگان پارسی هستند. غنچه، باغچه ( هنوز نمی دانی ( چه ) پسوند پارسی است ) و دیگر واژگان.
کمتر تز بده نوشتی هر واژه ای که آخرش آغ، آخ و. . . هست، مغولی است؟؟!!!خخخ بیشتر از این ما را نخندان. . خوراک ( آخرش آک دارد ) ، پسوند آک در زبان پارسی یعنی آنچه که انجام می دهند. . . خوراک= آنچه که می خورند یا آنچه که خورده می شود. . . چاپاک و. . .
یا آخ بمانند سنگلاخ ( که واژه پارسی است ) ، واژگان زاغ، داغ، باغ و. . . واژگان پارسی هستند.
راستی یک پرسش: در زبان اردوغانی به چهارشنبه و پنجشنبه چه می گویند؟ یا به هفته چه می گویند؟یا چونکه، خوش و. . . خخخ. می توانی جای اینکه در تارنمای فرهنگنامه پارسی برنهاده های کارشناسی خود را بیرون بدهی، به دنبال برابرواژگانی برای آنها باشی.
بهتر است آدم دو تا کتاب بخواند، سپس نگره های کارشناسی بده.
هر چند از دید من یک مزدور هیچگاه نمی تواند، سنجیده و خردورز باشد.
در پایان گُر پیشوند از زبانهای ایرانی است همچون گُریختن ( گر و هیختن ) ، گُریز، گُربه، گرخیدن ( گُر و خیدن ( خمیدن ) همانند فراخیدن ) .
اگر در گفتار روزانه ات از این واژگان بهره می گیریی، باید سپاس گزار مردمان آذری، تاتی و تالشی باشی، که چنین واژگانی را از آنها به یادگار داری.
اینکه گوگوش کجائی هست برای من ارزشی ندارد، چرا که از دید من هنرمند واژه ای بی درونمایه هست همچون همین خواننده.
یاشار اسم تورکی است. از فعل یاشاماق. . . . . بغل. غنچه. غاز. . آغوش. داغ. باغ. زاغ. کلاغ. یاغ. . سراغ. وهر کلمه ایی اولش. ویا آخرش آغ. اق. آک. آخ باشد. تورکی است
عذرا خانیم در فارسی قو همون غو میشه از خودت در نیار
گوگوش خوبه زندس و خودش گفته دایه ارمنیش اونو گوگوش صدا میکرده شده نامی ارمنیه داستان بابک برا خودتو معنی جور میکنید میگید از بای بک میاد در صورتیکه بابک نامش حسن بوده و نامشو از [ اردشیر بابکان] یه سرچ کن روشن شی پایگذار حکومت ساسانی که برا استخر شیراز بود گرفته میخواست او حکومت رو دوباره زنده کنه پس نام اون رو گذاشت بابک معرب ( پاپک ) که از ریشه پاپا میاد یعنی پدر عزیز و بزرگوار پس الکی برا خودت معنی در نیار مطالعه کن با سند صحبت کن معنی [عذرا ]معنی درستش[ باکره ]ریشه عربی داره ولی با اون نوشتن من در آوردی تو عذرا ( اوزرا ) معنیش کلن چیز دیگه به لری میشه او =آب ، زَرا=طلاها روان تر= آب طلایی البته این معنی دومی بی ریشه بهتر از معنی واقعی اسمت در اومد😏 پس اوزرا رو هوا حرف نزن
... [مشاهده متن کامل]
در پایان در زبان فارسی غ نیس؟بیشتر حرف ق معربه درست مانند قفقاز = کفکاز ، قهرمان=کُهرمان و. . .
ولی غ هست همانند بغل ، آغوش، باغ ، داغ، غنچه، غاز
آگاهی رسانی خوبه ولی دروغ گفتن بدون دانستن از رو تعصب مسخرس شرم کن
گوگوش خوبه زندس و خودش گفته دایه ارمنیش اونو گوگوش صدا میکرده شده نامی ارمنیه داستان بابک برا خودتو معنی جور میکنید میگید از بای بک میاد در صورتیکه بابک نامش حسن بوده و نامشو از [ اردشیر بابکان] یه سرچ کن روشن شی پایگذار حکومت ساسانی که برا استخر شیراز بود گرفته میخواست او حکومت رو دوباره زنده کنه پس نام اون رو گذاشت بابک معرب ( پاپک ) که از ریشه پاپا میاد یعنی پدر عزیز و بزرگوار پس الکی برا خودت معنی در نیار مطالعه کن با سند صحبت کن معنی [عذرا ]معنی درستش[ باکره ]ریشه عربی داره ولی با اون نوشتن من در آوردی تو عذرا ( اوزرا ) معنیش کلن چیز دیگه به لری میشه او =آب ، زَرا=طلاها روان تر= آب طلایی البته این معنی دومی بی ریشه بهتر از معنی واقعی اسمت در اومد😏 پس اوزرا رو هوا حرف نزن
... [مشاهده متن کامل]
در پایان در زبان فارسی غ نیس؟بیشتر حرف ق معربه درست مانند قفقاز = کفکاز ، قهرمان=کُهرمان و. . .
ولی غ هست همانند بغل ، آغوش، باغ ، داغ، غنچه، غاز
آگاهی رسانی خوبه ولی دروغ گفتن بدون دانستن از رو تعصب مسخرس شرم کن
در فارسی غین. و قاف نیست به خاطر آن به قوقوش ( پرنده ی قو ) می گویند. گوگوش. وچون برای گوگوش معنا پیدا نمی کنند. خیالبافی می کنند. که گوگوش یک اسم پسرانه و ارمنی است. این مثل آن است که من اسم یک دختر بچه
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ی فارس را غضنفر ( غزن فر=شیری که دندانهایش مثل قلاب است ) بگذارم. وآن خانواده ی فارس تا آخر عمر دختر بچه شان را غضنفر صدا کنند. . . . . . . قور جرقه های آتش در زبان تورکی است ( باباائوینه قوردوشدی ) در زبان فارسی غین و قاف نیست. به قور می گویند . . وفعل گر گرفتگی ( پوشلنماق در زمان یائسگی ) را می سازنند.
واژه ی گوگوش که تغییر یافته ی قوقوش است یک واژه ی ترکی است . قو همان پرنده ی معروف و قوش هم در زبان ترکی یعنی پرنده، که روی هم رفته "پرنده ی قو "معنی می دهد . بعضی هم گفته اند گوگوش تغییر یافته ی گؤقوش است به معنی" پرنده ی آبی" و یا " پرنده ی آسمان " یا پرنده ی آسمانی.
فائقهٔ آتشین معروف به گوگوش ( زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۹ در تهران ) خواننده و هنرپیشهٔ مشهور ایرانی است. او از محبوب ترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران به شمار رفته و در سایر کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه نیز هواخواهان بسیاری دارد. [۱]
... [مشاهده متن کامل]
در سالهای دههٔ هفتاد میلادی و پیش از انقلاب ایران وی را «شاه ماهی موسیقی ایران» می نامیدند. [۲] این لقب بعد از بازگشت وی به آمریکا دوباره بر سر زبان ها افتاد و در تبلیغات رادیو تلویزیونی تور بازگشت از این نام بسیار استفاده شد.
زندگی
فائقه آتشین در سال ۱۳۲۹ در تهران[۳] زاده شد. پدر و مادر او از ایرانیانی بودند که تبارشان به قفقاز می رسید. او هنگامی که ۲ سال داشت، پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند.
گوگوش نامی ارمنی برای پسران است، در کودکی دایه ارمنی اش او را با این نام صدا می کرد و بعدها این نام را به عنوان نام هنری اش برگزید. [۴][۵]
او از همان کودکی به همراه پدرش که یک شومن بود، خوانندگی و بازی در فیلم را آغاز نمود و نخستین تجربه هنرپیشگی او در سن هفت سالگی بود. گوگوش بعدها در فیلمهایی چون «پرتگاه مخوف» ( ۱۹۶۳ میلادی ) ، «شیطون بلا» ( ۱۹۶۵ ) و «پنجره» ( ۱۹۷۰ ) ظاهر شد. ترانه های او که توسط آهنگ سازانی چون واروژان و حسن شماعی زاده نوشته شده و شعرهای شهیار قنبری در آن به کار رفته بود، برای او موفقیت بزرگی پدید آورد. تا حدی که سایر خوانندگان پاپ زن ایرانی به تقلید از سبک او پرداختند. سبک او در دهه هفتاد میلادی، در اوج شهرتش به عنوان خواننده و هنرپیشه، الگوی زنان ایرانی واقع شد که به جز گوش سپردن به ترانه های او، از سبک پوشیدن جامه، مینی ژوپ و مدل موی کوتاه او معروف به مدل گوگوشی تقلید می نمودند. [۳]
زندگی خصوصی گوگوش مانند بیشتر هنرمندان با فراز و نشیب و تراژدی های فراوانی همراه بود و ازدواج ها و روابط ناموفقی برای او به همراه داشت. وی فرزندی به نام کامبیز از شوهر اولش محمود قربانی دارد که هم اکنون در لوس آنجلس به صنعت موسیقی می پردازد.
پوستر فیلم بی تا
با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آن که اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر می برد، به ایران بازگشت. او مدت کوتاهی زندانی شد و سپس زندگی منزویانه ای را پیش گرفت. [۳]
با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانه ها و موزیک ویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت می شد و گوگوش هم چنان طرفداران بیشتری را جذب می کرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیت های پیشین برداشته شد. به برخی از زنان ( گوگوش میان آنان نبود ) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ هم چنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نمی داشت. [۳]
گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و زندگی منزویانه در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، از سر گرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بی نظیر ایرانیان و فارسی زبانان خارج از ایران مواجه شد.
وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم «آخرین خبر» و در سال ۱۳۸۵ آلبوم «مانفیست» را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لس آنجلس اجرا شد.
اجراهای زنده
کنسرت های دوبی
گوگوش تقریبأ هر سال در شهر دبی، امارات کنسرت برگزار می کند. قیمت بلیط کنسرت های او از ۳۵۰ تا ۲، ۰۰۰ درهم ( از ۹۵ تا ۵۴۰ هزار تومان ) [۶] است که باعث شده که کنسرت هایش از گران ترین کنسرت های اجرا شده در دبی به حساب آید. هواداران بسیاری از ایران و کشورهای فارسی زبان دیگر، تنها به خاطر دیدن اجرای زندهٔ گوگوش به دبی سفر می کنند. [۷] تعداد تماشاچیان برخی از کنسرت های او در دبی، بیش ۱۲ هزار نفر بوده است. [۸]
فینال آکادمی موسیقی گوگوش
گوگوش در آخرین قسمت برنامه تلویزیونی آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۰، با اجرای ترانهٔ «یه حرفایی»، پس از ۳۴ سال به اجرای زنده در تلویزیون پرداخت. این اجرا با همراهی بابک سعیدی و هم خوانی شرکت کنندگان مسابقه همراه بود.
گوگوش و حکومت پهلوی
گوگوش از جمله هنرمندانی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، اجرای برنامه کرد. [۹]
گوگوش در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی، برنامه اجرا کرد. [۱۰]
اطلاعات کلی
دختر صابر آتشین ( بازیگر )
۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ - همسر سابق محمود قربانی ( صاحب هتل کاباره میامی و پدر کامبیز )
۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵ - همسر سابق بهروز وثوقی ( بازیگر )
۱۳۶۴ تا ۱۳۸۲ - همسر مسعود کیمیایی ( کارگردان )
مادر کامبیز ( خواننده )
دارای مدرک تحصیلی سیکل
۱۳۳۴ - آغاز فعالیت هنری با عملیات آکروباسی
۱۳۳۸ - ادامه فعالیت هنری با خوانندگی
۱۳۳۹ - شروع فعالیت در سینما با بازی در فیلم بیم و امید
۱۳۷۹ - شروع مجدد خوانندگی پس از وقفه ای طولانی در ( کانادا )
آلبوم ها
مسبب ( همراه با داریوش )
نیمهٔ گمشدهٔ من
فصل تازه
همسفر
جاده
مرداب
کویر
کوه
اگه بمونی
یادم باشه
پل
ستاره
من و گنجیشکای خونه
لحظهٔ بیداری
در امتداد شب
آلبوم های منتشر شده پس از بازگشت دوباره او به صحنه
۱۳۷۹ - زرتشت - شامل آهنگ های:زرتشت - بوی سفر - گوشه نشین - خاک اسیر و. . .
۱۳۸۳ - آخرین خبر - شامل ترانه های:آهوی عشق - دلکوک - اتاق من و . . .
۱۳۸۵ - مانیفست - شامل . . .
... [مشاهده متن کامل]
در سالهای دههٔ هفتاد میلادی و پیش از انقلاب ایران وی را «شاه ماهی موسیقی ایران» می نامیدند. [۲] این لقب بعد از بازگشت وی به آمریکا دوباره بر سر زبان ها افتاد و در تبلیغات رادیو تلویزیونی تور بازگشت از این نام بسیار استفاده شد.
زندگی
فائقه آتشین در سال ۱۳۲۹ در تهران[۳] زاده شد. پدر و مادر او از ایرانیانی بودند که تبارشان به قفقاز می رسید. او هنگامی که ۲ سال داشت، پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند.
گوگوش نامی ارمنی برای پسران است، در کودکی دایه ارمنی اش او را با این نام صدا می کرد و بعدها این نام را به عنوان نام هنری اش برگزید. [۴][۵]
او از همان کودکی به همراه پدرش که یک شومن بود، خوانندگی و بازی در فیلم را آغاز نمود و نخستین تجربه هنرپیشگی او در سن هفت سالگی بود. گوگوش بعدها در فیلمهایی چون «پرتگاه مخوف» ( ۱۹۶۳ میلادی ) ، «شیطون بلا» ( ۱۹۶۵ ) و «پنجره» ( ۱۹۷۰ ) ظاهر شد. ترانه های او که توسط آهنگ سازانی چون واروژان و حسن شماعی زاده نوشته شده و شعرهای شهیار قنبری در آن به کار رفته بود، برای او موفقیت بزرگی پدید آورد. تا حدی که سایر خوانندگان پاپ زن ایرانی به تقلید از سبک او پرداختند. سبک او در دهه هفتاد میلادی، در اوج شهرتش به عنوان خواننده و هنرپیشه، الگوی زنان ایرانی واقع شد که به جز گوش سپردن به ترانه های او، از سبک پوشیدن جامه، مینی ژوپ و مدل موی کوتاه او معروف به مدل گوگوشی تقلید می نمودند. [۳]
زندگی خصوصی گوگوش مانند بیشتر هنرمندان با فراز و نشیب و تراژدی های فراوانی همراه بود و ازدواج ها و روابط ناموفقی برای او به همراه داشت. وی فرزندی به نام کامبیز از شوهر اولش محمود قربانی دارد که هم اکنون در لوس آنجلس به صنعت موسیقی می پردازد.
پوستر فیلم بی تا
با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آن که اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر می برد، به ایران بازگشت. او مدت کوتاهی زندانی شد و سپس زندگی منزویانه ای را پیش گرفت. [۳]
با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانه ها و موزیک ویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت می شد و گوگوش هم چنان طرفداران بیشتری را جذب می کرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیت های پیشین برداشته شد. به برخی از زنان ( گوگوش میان آنان نبود ) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ هم چنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نمی داشت. [۳]
گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و زندگی منزویانه در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، از سر گرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بی نظیر ایرانیان و فارسی زبانان خارج از ایران مواجه شد.
وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم «آخرین خبر» و در سال ۱۳۸۵ آلبوم «مانفیست» را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لس آنجلس اجرا شد.
اجراهای زنده
کنسرت های دوبی
گوگوش تقریبأ هر سال در شهر دبی، امارات کنسرت برگزار می کند. قیمت بلیط کنسرت های او از ۳۵۰ تا ۲، ۰۰۰ درهم ( از ۹۵ تا ۵۴۰ هزار تومان ) [۶] است که باعث شده که کنسرت هایش از گران ترین کنسرت های اجرا شده در دبی به حساب آید. هواداران بسیاری از ایران و کشورهای فارسی زبان دیگر، تنها به خاطر دیدن اجرای زندهٔ گوگوش به دبی سفر می کنند. [۷] تعداد تماشاچیان برخی از کنسرت های او در دبی، بیش ۱۲ هزار نفر بوده است. [۸]
فینال آکادمی موسیقی گوگوش
گوگوش در آخرین قسمت برنامه تلویزیونی آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۰، با اجرای ترانهٔ «یه حرفایی»، پس از ۳۴ سال به اجرای زنده در تلویزیون پرداخت. این اجرا با همراهی بابک سعیدی و هم خوانی شرکت کنندگان مسابقه همراه بود.
گوگوش و حکومت پهلوی
گوگوش از جمله هنرمندانی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، اجرای برنامه کرد. [۹]
گوگوش در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی، برنامه اجرا کرد. [۱۰]
اطلاعات کلی
دختر صابر آتشین ( بازیگر )
۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ - همسر سابق محمود قربانی ( صاحب هتل کاباره میامی و پدر کامبیز )
۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵ - همسر سابق بهروز وثوقی ( بازیگر )
۱۳۶۴ تا ۱۳۸۲ - همسر مسعود کیمیایی ( کارگردان )
مادر کامبیز ( خواننده )
دارای مدرک تحصیلی سیکل
۱۳۳۴ - آغاز فعالیت هنری با عملیات آکروباسی
۱۳۳۸ - ادامه فعالیت هنری با خوانندگی
۱۳۳۹ - شروع فعالیت در سینما با بازی در فیلم بیم و امید
۱۳۷۹ - شروع مجدد خوانندگی پس از وقفه ای طولانی در ( کانادا )
آلبوم ها
مسبب ( همراه با داریوش )
نیمهٔ گمشدهٔ من
فصل تازه
همسفر
جاده
مرداب
کویر
کوه
اگه بمونی
یادم باشه
پل
ستاره
من و گنجیشکای خونه
لحظهٔ بیداری
در امتداد شب
آلبوم های منتشر شده پس از بازگشت دوباره او به صحنه
۱۳۷۹ - زرتشت - شامل آهنگ های:زرتشت - بوی سفر - گوشه نشین - خاک اسیر و. . .
۱۳۸۳ - آخرین خبر - شامل ترانه های:آهوی عشق - دلکوک - اتاق من و . . .
۱۳۸۵ - مانیفست - شامل . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)