گوک

لغت نامه دهخدا

گوک.( اِ ) تکمه را گویند و معرب آن قوقه بود. ( جهانگیری ). به معنی تکمه است و معرب آن قوقه است. ( انجمن آرا ). تکمه گریبان باشد و آن را گوی گریبان هم می گویند.( برهان ). شکل قدیم گو، گوی. ( حاشیه برهان ). رجوع به گوکه و گوگ شود. || دانه های سختی که در اعضا بهم می رسد و درد نمی کند و عربان ثؤلول خوانندش. ( برهان ). گوکه. ( حاشیه برهان ). دانه ها باشد که براعضای آدمی برآید و پخته نشود و آن را ازخ نیز گویند. ( جهانگیری ). زگیل. زخ. آزخ. آژخ. بالو. پالو. گندمه. و رجوع به گوکه و گوگ شود. || گوساله که بچه گاو باشد. ( از برهان ). گوکه طبری گوک ( گوساله ). ( واژه نامه 664 ) ( حاشیه برهان چ معین ). گوساله را نیز گوک و گوکه گفته اندو اصل در آن گاوک بوده به کاف تصغیر در طبرستان مستعمل است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به گوک شود.

گوک. [ گ َ وَ] ( اِ مصغر ) مغاک و خندق کوچک. ( آنندراج ) ( غیاث ).

گوک. ( اِخ ) قصبه مرکز دهستان گوک بخش شهداد شهرستان کرمان. واقع در 100هزارگزی جنوب شهداد، سر راه فرعی کرمان به شهداد. کوهستانی ، سردسیر و سکنه آن 5500 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و انواع میوه و شغل اهالی زراعت و مکاری و صنایع دستی آنان قالی بافی با نقشه است. راه فرعی به کرمان از طریق نی بید دارد. دبستان و چند باب دکان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

گوک. ( اِخ ) یکی از دهستانهای بخش شهداد شهرستان کرمان. این دهستان در جنوب شهداد واقع شده و حدود آن بشرح زیر است. از شمال به دهستان حومه شهداد از خاوربه دهستان نسک ، از جنوب به دهستان تهرود و از باختربه دهستان حومه ماهان. موقعیت آن کوهستانی است. قراء آن در دره ها واقع شده است. هوای آن سرد و آب آن از قنوات و چشمه ها تأمین میشود. محصول عمده آن غلات است و میوه آن بخوبی مشهور است. شغل ساکنان زراعت وصنایع دستی آنان قالی بافی است. دهستان از 9 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 5800 تن است. مرکز دهستان قصبه گوک است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

۱- یکی از دهستانهای بخش شهداد شهرستان کرمان واقع در جنوی شهداد کوهستانی و سردسیر دارای ۹ آبادی و ۵۸٠٠ تن سکنه محصول غله میوه صنعت دستی قالی بافی. ۲ - قصبه مرکز دهستان گوک واقع در ۱٠٠ کیلومتری جنوب شهداد کوهستانی و سردسیر دارای ۵۵٠٠ تن سکنه محصول غله میوه صنعت دستی قالی بافی .
( اسم ) بچ. گاو گوساله .
یکی از دهستانهای بخش شهداد شهرستان کرمان . یکی از دهستان در جنوب شهداد واقع شده و حدود آن بشرح زیر است . ازشمال بدهستان حومه شهداد از خاور بدهستان نسک از جنوب بدهستان تهرود و از باختر بدهستان حومه ماهان .

گویش مازنی

/gook/ گوساله - اهرم چوبی

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:گلباف

پیشنهاد کاربران

درود به مورخان نامداری که نظرهای عجیبی پست کردن.
گوگ ( گلباف امروزی ) نامگذاری شده توسط شاهان ساسانی
( حالا گاو است. توپ قلقلی است. اسمان سفید و آبی و. . . هرآنچه فرمودین ) اما گوک ( گلباف فعلی ) همانطور که عرض شد
...
[مشاهده متن کامل]

توسط بهرام گور نامگذاری شده. گور وگوک�بله عزیزم واقیعت گلباف این است. گلباف مسئول ومدیر کارآمد به خود ندیده.
چنانچه همین فردا منو بخشدار گلباف بزارن. تاریخ را بهم خواهم ریخت. ایران وشاهنانه فردوسی و اراجیف مورخان را به باد خواهم داد. چنان کنم بهرام پنجم بهرام گور در گوک پیدا شود
چنان آثار باستانی بروزی برایتان معرفی کنم همه ایرانیان شاخ دربیارن ضمن احترام به هموطنان استان فارس کاکو شیرازی عزیزم باید عرض کنم بهرام گور انسان شریفی بوده اصلأ گوشت گورخر نمی خورده اصلأ شیراز توقف نداشته بهرام پنجم یا بهرام گور نزدیک محل سکونت فردوسی ساکن بوده آنچه در شاهنامه آمده درست است اما مقداری خطا در شاهنامه توسط مورخان ایجاد شده. فردوسی دوکلیومتر پیاده قادر به طی مسافت نبوده. فقط از مناطق پیرامونی خود خبر جمع آوری می کرده. مگر فردوسی قدرت داشت بین جمعیت یهودی و ارمنی وزرتشتی خودرا مسلمان خطاب کند؟کی گفته فردوسی متعلق به قبل از اسلام وایام ابتدایی ظهور رسول گرامی اسلام نیست؟لطفأ به مورخان هشدار دهید تاریخشون را بزارن در کوزه آب زیرش را نوش جان کنند. ما از نوادگان بهرام گور هستیم هیچکس از ما که کرارأ از بهرام گور وگوکش نوشتیم وگفتیم وگفتیم هیچکس به سراغ ما نیامد هرآنچه چرندیات خواستند به تاریخ گوگ و کرمو وهشتالیان و. . . اضافه نمودن
ببینید فقط یک آدرس تخصصی میدمت بگو ببینم میلیاردها دلار خرج جاده آسفالته کویر لوت ونمک زار وباتلاقی شهداد به نهبدان چه توجیح علمی. اقتصادی. تجاری. و. . . داشت؟؟؟
با هیچ علمی و تخصصی نخواهی توانست آن جاده آسفالته طولانی را توجیح نمایی چه توجیح اقتصادی داشت دل می خواد درآن جاده برانی. امنیت عالیست بدلیل گرمای شدید طوفانهای موسمی شنی. وحشتناک بودن کویر کلید راننده کمکی کامیون سنگین را بزن فرمان را رها کن فقط حواست به کلیومتر صدباشه اصلأ به اطراف نگاه نکن چشات تار و غبارآلود می شوند حالت مرگ بهت دست می دهد انگار قرار نیست به مقصد برسی. مبادا خانوادگی در آن کویر برانی عطشان وکمبود تنفس ووحشت کلوته های انسان مانند وحیوان مانند وسلاطین و. . . . آیا جاده آسفالته برای اهداف مدنظر درخواست کنندگان وجود نداشته؟؟؟چرا پس از گذشت سالها از بهره برداری مجدد بایکود شد؟؟؟؟کی داند کدام چاه است اگر تاری از طاق موی پاره شده منیژه که آویزان آن چاه کرد معشوقه خود بیژن را بالا کشید تارهای پاره شده را اگر سفید کشف نمایی یا سیا سرنوشت را نشان می دهد کجاست؟؟کی می داند رستم وسهراب وافرسیاب و منیژه وبیژن واقعیت است افسانه نیست و کی می داند آن سنگ چارک که به بزرگی خودرو پراید است چگونه رستم آنرا درچله کمان سنگکنیه کرد و پرتاب کرد کجاست؟؟؟
اگر درخواست دادین التماس کردین بخشدار گلباف شوم به شما خواهم گفت ( هرگز گوگ فعلی مهم نیست. با معرفی آثار باستانی اش خواهید فهمید گلباف یعنی چه )

واژه ی ( گوک ) در زبان مازندرانی ( تبری یا طبری یا مازنی ) به معنای �استخوان لگن� یا �گوساله� هستش.
در آمل ما این 2 معنا رو استفاده میکنیم متناسب با جمله.
درود لطفا قبل ازنظردادن کمی درتاریخ مطالعه کنید که چرا اسم گلباف گوک بوده بخاطر پهلوانانی که داشته وتاریخی که گواه ان است
درود مفهوم گوک یعنی پهلوان کمی تاریخ بخوانیدگلباف تاریخچه داردوقلعه هایی که نشانگرقدمت وتاریخ این شهراست ومبارزات پهلوانی که داشته است
در مهاباد اصفهان توپ کوچکی که برای بازی محلی استفاده می شود
گوک به معنی گوساله و گوسفند هست گوسفندک گوسفند کوچک
گوک در زبان بلوچی به معنی گاو است
گوک در ترکی یعنی آسمانی و گویش دیگر آن گوی هست
گوک در معنی لغوی؛ آسمان و آبی
در همه فرهنگ ها اول آسمان را سبز میدتنستند و بعد آبی تلقی کرده اند
گوک به معنی جای گود . گودال . سطح پائین جائی که اطراف
ش کوههای بلند است ودر میان گود ترین نقطه گوک سابق . گلباف امروز در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شرق کرمان و۸۰ کیلومتر جاده کرمان بم دوراهی مسجد ابوالفضل ۴۰ کیلومتر تا گوک بخش از کرمان است نه بم و نه شهداد
استخوان لگن
گوک به معنی پهلوان است
البته الان گوک که در زمان پهلوی به دلیل قالیبافی معروفی که داشت از گوک به گلباف تغییر نام داده شده و یک بخش از شهرستان کرمان است و تابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــع شهداد نبوده و نیست و خواهشن اصلاح کنید😠😠�😡😡😡😡😡😡😡😡�😡😡
گوک. ( زبان مازنی ) ، گوساله .
به ضم گ. استخوان لگن در گویش کازرونی ( ع. ش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس