گوژانگبین

لغت نامه دهخدا

گوژانگبین. [ ژَ اَ گ َ ] ( اِ مرکب ) نحل. زنبورعسل : السحاء؛ آن نبات که گوژانگبین بخورد انگبین از آن خوشتر آید. ( مهذب الاسماء ). چنین است در دو نسخه خطی مهذب الاسماء، و در نسخه ای دیگر: آن نبات که گوزانگبین از آن خوشتر آید. و در منتهی الارب ذیل لغت سحاء آمده است که : گیاهی است خاردار که زنبورعسل آن را خورد و شهد آن در نهایت خوبی است ، و بنا به شرح فوق علی الظاهر گوژ به معنی زنبورعسل است.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زنبور عسل : السحاد آن نبات که گوژ انگبین بخورد انگبین از آن خوشتر آید .

فرهنگ عمید

زنبور عسل.

پیشنهاد کاربران

بپرس