گوهرخاتون

لغت نامه دهخدا

گوهرخاتون. [ گ َ / گُو هََ ] ( اِخ ) دختر سلطان مسعودبن محمدبن ملک شاه بن آلب ارسلان سلجوقی است ، وی ابتدا به همسری داودبن محمودبن محمدبن ملکشاه سلجوقی درآمد و پس از مدتی سلطان مسعود وی را به همسری دومین برادرزاده خود محمدبن محمود درآورد. ( تاریخ گزیده ص 467 و 464 ).

فرهنگ فارسی

دختر سلطان مسعود بن محمد بن ملک شاه بن آلب ارسلان سلجوقی است وی ابتدا بهمسری داود بن محمود بن ملکشاه سلجوقی در آمد و پس از مدتی سلطان مسعود وی را بهمسری دومین برادر زاده خود محمد بن محمود در آورد .

دانشنامه آزاد فارسی

گوهرخاتون ( ـ۴۶۷ق)
از زنان متنفذ ایران، در قرن ۵ق. دختر سلطان مسعود سلجوقی بود. زمانی که سلطان مسعود، سلطنت را در اختیار گرفت ، برای آن که فتنۀ داوود بن محمود را، که داعیۀ سلطنت داشت ، فرو بنشاند، او را ولیعهد خود ساخت و دختر خود گوهرخاتون را به عقد او درآورد و پادشاهی آذربایجان ، اَرّان و اَرْمَن را به وی واگذار کرد. پس از مرگ داوود در ۳۳۰ق، چون سلطان مسعود فرمانروایی سرزمین فارس را به برادرزادۀ خود، محمد بن محمود، واگذار کرد، گوهرخاتون را نیز به عقد او درآورد. وی زنی دانا و زیرک بود. در کارهای مملکت مداخله می کرد و وزیرانی چون ابوالقاسم دَرْگَزینی و کمال الملک سمیرمی در دیوان او کار می کردند و سبب شهرت و اعتبار گوهرخاتون بودند.

پیشنهاد کاربران

بپرس