گوهرخاتون
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
گوهرخاتون ( ـ۴۶۷ق)
از زنان متنفذ ایران، در قرن ۵ق. دختر سلطان مسعود سلجوقی بود. زمانی که سلطان مسعود، سلطنت را در اختیار گرفت ، برای آن که فتنۀ داوود بن محمود را، که داعیۀ سلطنت داشت ، فرو بنشاند، او را ولیعهد خود ساخت و دختر خود گوهرخاتون را به عقد او درآورد و پادشاهی آذربایجان ، اَرّان و اَرْمَن را به وی واگذار کرد. پس از مرگ داوود در ۳۳۰ق، چون سلطان مسعود فرمانروایی سرزمین فارس را به برادرزادۀ خود، محمد بن محمود، واگذار کرد، گوهرخاتون را نیز به عقد او درآورد. وی زنی دانا و زیرک بود. در کارهای مملکت مداخله می کرد و وزیرانی چون ابوالقاسم دَرْگَزینی و کمال الملک سمیرمی در دیوان او کار می کردند و سبب شهرت و اعتبار گوهرخاتون بودند.
از زنان متنفذ ایران، در قرن ۵ق. دختر سلطان مسعود سلجوقی بود. زمانی که سلطان مسعود، سلطنت را در اختیار گرفت ، برای آن که فتنۀ داوود بن محمود را، که داعیۀ سلطنت داشت ، فرو بنشاند، او را ولیعهد خود ساخت و دختر خود گوهرخاتون را به عقد او درآورد و پادشاهی آذربایجان ، اَرّان و اَرْمَن را به وی واگذار کرد. پس از مرگ داوود در ۳۳۰ق، چون سلطان مسعود فرمانروایی سرزمین فارس را به برادرزادۀ خود، محمد بن محمود، واگذار کرد، گوهرخاتون را نیز به عقد او درآورد. وی زنی دانا و زیرک بود. در کارهای مملکت مداخله می کرد و وزیرانی چون ابوالقاسم دَرْگَزینی و کمال الملک سمیرمی در دیوان او کار می کردند و سبب شهرت و اعتبار گوهرخاتون بودند.
wikijoo: گوهرخاتون
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید