گوهرافشان
فرهنگ اسم ها
معنی: گوهرریز، گوهربار، منظور فصیح و بلیغ، نثار کننده ی گوهر، ( به مجاز ) فصیح و بلیغ، ( به مجاز ) گوهر افشانی
برچسب ها: اسم، اسم با گ، اسم دختر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
نثره به نثارگوهرافشان
طرفه طرفی دگر زرافشان.
نظامی.
|| کنایه از فصیح و بلیغ : بدان لفظ بلند گوهرافشان
که جان عالم است و عالم جان.
نظامی.
|| ( حامص مرکب ) گوهرافشانی : شه از گوهرافشان آن کان گنج
ز گوهر برآمودن آمد به رنج.
نظامی.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید