گوهرزبانی. [ گ َ / گُو هََ زَ ] ( حامص مرکب ) عمل گوهرزبان. سخن گویی به فصاحت و بلاغت. تیززبانی. گشاده زبانی. سخن گفتن به گشادگی : مه روی پوشیده در زیر میغ به گوهرزبانی درآمد چو تیغ.
نظامی.
فرهنگ فارسی
سخنگویی بفصاحت و بلاغت کشاده زبانی : مه روی پوشیده در زیر تیغ بگوهر زبانی در آمد چو تیغ . ( نظامی )