گونه زایی ناهمجا[ ۱] [ ۲] [ ۳] ، گونه زایی دگرجا[ ۴] یا گونه زایی دگرمیهن ( به انگلیسی: Allopatric speciation ) ، به ظهور یک گونه جدید در اثر اکتساب سازوکار جداسازی مؤثر در جمعیت پایه گذار که از نظر جغرافیایی منزوی است می گویند.
گونه زایی ناهمجا یعنی تکامل موانع تولیدمثلی ژنتیکی بین دو جهت که از لحاظ جغرافیایی توسط یکی مانع خارجی فیزیکی مانند توپوگرافی، آب ( یا زمین ) یا زیستگاه های نامساعد از یکدیگر جدا شده باشند. در گونه هایی که انتشار کمی داشته یا شدیداً به زیستگاه خود محدود شده اند ممکن است موانع خارجی جمعیت ها را در مقیاس میکروجغرافیایی تقسیم کنند. مانند زیستگاه های جداگانه ای که در یک دریاچه وجود دارد.
آلوپاتری با کاهش شدید جابجایی افراد یا گامت های آنها مشخص می شود، نه با فاصلهٔ جغرافیایی و موانع خارجی تبادل ژنتیکی را کاهش داده و به صفر نمی رساند. دو نوع گونه زایی آلوپاتریک وجود دارد که از لحاظ ساختار جمعیت و دینامیک ژنتیکی با یکدیگر اختلاف دارند.
گونه زایی vicariont یا vicariance زمانی اتفاق می افتد که در جمعیت که دارای انتشار وسیعی هستند با ایجاد یک مانع خارجی انقراض جمعیت های وارد شده با مهاجرت به یک ناحیه مجزا تقسیم شوند به عنوان مثال ظهور تنگهٔ پاناما در پلیوسن بسیاری از جانداران آبزی را به دو بخش آرام ( پاسیفیک ) و کارائیب تقسیم نمود که برخی از آنها تبدیل به گونه های مجزایی شدند. به نظر می رسد که این نوع گونه زایی با گزینش طبیعی و رانش ژن در دو جمعیت همراه باشد و احتمالاً در یکی از جمعیت ها بیشتر از دیگری است. نوع دیگری از گونه زدایی آلوپاتریک زمانی اتفاق می افتد که یک کلنی از یک جمعیت مادری که دارای انتشار وسیعی می باشد. اشتقاق پیدا کند. Mayr این نوع گونه زایی را Peripatric speciation نامیده است. بسیاری از متخصصان ژنتیک جمعیت معتقدند که تغییرهای ژنتیکی ایجادشده در گونه زایی vicariant, peripatric شبیه هم می باشند. اماTempleton , Carson , Mayr اظهار داشتند که به هنگام تشکیل کلنی و تا زمانی که اندازهٔ جمعیت آن پایین است در اثر رانش ژن تغییرهایی در فرکانس آللی کلنی در بعضی لوکوس ها ایجاد می شود. این تغییرها سبب می شوند تا گزینش طبیعی روی لوکوس های دیگر یا ترکیب های ژنتیکی که جدیداً با محیط سازگار شده اند عمل کند. در این حالت جمعیت یکی اوج تغییر یا Peak shift را متحمل می شود که Templeton در سال ۱۹۸۰ آن را تحت عنوان Transilience نامیده است. این مدل که تحت عنوان گونه زایی اثر پایه گذار ( founder effect ) نیز نامیده می شود بسیار قابل بحث است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفگونه زایی ناهمجا یعنی تکامل موانع تولیدمثلی ژنتیکی بین دو جهت که از لحاظ جغرافیایی توسط یکی مانع خارجی فیزیکی مانند توپوگرافی، آب ( یا زمین ) یا زیستگاه های نامساعد از یکدیگر جدا شده باشند. در گونه هایی که انتشار کمی داشته یا شدیداً به زیستگاه خود محدود شده اند ممکن است موانع خارجی جمعیت ها را در مقیاس میکروجغرافیایی تقسیم کنند. مانند زیستگاه های جداگانه ای که در یک دریاچه وجود دارد.
آلوپاتری با کاهش شدید جابجایی افراد یا گامت های آنها مشخص می شود، نه با فاصلهٔ جغرافیایی و موانع خارجی تبادل ژنتیکی را کاهش داده و به صفر نمی رساند. دو نوع گونه زایی آلوپاتریک وجود دارد که از لحاظ ساختار جمعیت و دینامیک ژنتیکی با یکدیگر اختلاف دارند.
گونه زایی vicariont یا vicariance زمانی اتفاق می افتد که در جمعیت که دارای انتشار وسیعی هستند با ایجاد یک مانع خارجی انقراض جمعیت های وارد شده با مهاجرت به یک ناحیه مجزا تقسیم شوند به عنوان مثال ظهور تنگهٔ پاناما در پلیوسن بسیاری از جانداران آبزی را به دو بخش آرام ( پاسیفیک ) و کارائیب تقسیم نمود که برخی از آنها تبدیل به گونه های مجزایی شدند. به نظر می رسد که این نوع گونه زایی با گزینش طبیعی و رانش ژن در دو جمعیت همراه باشد و احتمالاً در یکی از جمعیت ها بیشتر از دیگری است. نوع دیگری از گونه زدایی آلوپاتریک زمانی اتفاق می افتد که یک کلنی از یک جمعیت مادری که دارای انتشار وسیعی می باشد. اشتقاق پیدا کند. Mayr این نوع گونه زایی را Peripatric speciation نامیده است. بسیاری از متخصصان ژنتیک جمعیت معتقدند که تغییرهای ژنتیکی ایجادشده در گونه زایی vicariant, peripatric شبیه هم می باشند. اماTempleton , Carson , Mayr اظهار داشتند که به هنگام تشکیل کلنی و تا زمانی که اندازهٔ جمعیت آن پایین است در اثر رانش ژن تغییرهایی در فرکانس آللی کلنی در بعضی لوکوس ها ایجاد می شود. این تغییرها سبب می شوند تا گزینش طبیعی روی لوکوس های دیگر یا ترکیب های ژنتیکی که جدیداً با محیط سازگار شده اند عمل کند. در این حالت جمعیت یکی اوج تغییر یا Peak shift را متحمل می شود که Templeton در سال ۱۹۸۰ آن را تحت عنوان Transilience نامیده است. این مدل که تحت عنوان گونه زایی اثر پایه گذار ( founder effect ) نیز نامیده می شود بسیار قابل بحث است.
wiki: گونه زایی ناهمجا