گونج

لغت نامه دهخدا

گونج.[ گ َ وَ ن َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان طارم پائین بخش سیردان شهرستان زنجان. واقع در 30 هزارگزی جنوب خاوری سیردان و 24 هزارگزی باختر شوسه قزوین به رشت. کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه آن 329 تن است.آب آنجا از چشمه تأمین میگردد و محصول آن غلات ، بنشن ، گردو و عسل است. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو صعب العبور دارد. ( از فرهنگ جغرافیای-ی ای-ران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جزئ دهستان طارم پائین بخش سیردان شهرستان زنجان . واقع در ۳٠ هزار گزی جنوب خاوری سیردان و ۲۴ هزار گزی باختر شوسه قزوین به رشت .

پیشنهاد کاربران

همان کنج فارسی به معنای گوشه
گونج ( گنج به ضم گ ) . در گویش بختیاری به معنی زنبور هست.
( گونج ) در زبان لکی به معنی زنبور است
زبان لکی از کهنترین و با اصالت ترین زبان های ایران است ، زبان لکی با سی هزار واژه ی مستقل ثبت ملی شده

بپرس