گوناگون کردن


معنی انگلیسی:
diversify, vary

لغت نامه دهخدا

گوناگون کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گوناگون گردانیدن. متنوع ساختن. رنگارنگ گردانیدن. رجوع به گوناگون شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - رنگارنگ کردن . ۲ - متنوع کردن مختلف کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس