دیکشنری
مترجم
بپرس
گومبل
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
گومبل. [ ب َ ] ( ص ) گُمبُل. چاق و گنده. ( فرهنگ نظام ). کلان. فربه. تنومند.
فرهنگ فارسی
( صفت ) چاق فربه تنومند .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها