گوف

لغت نامه دهخدا

گوف. ( اِ ) بوم ، این لغت در جهانگیری به کاف تازی و در محاوره به کاف فارسی است. ( آنندراج ). کوف و جغد. ( ناظم الاطباء ). بوف. بوم :
از شهر همه خرچ خدایان رفتند
چون گوف به کنج خانه تنها چونی.
حکیم شفائی ( از آنندراج ).
اما چنانکه از شاهد فوق که آنندراج نقل کرده است برمی آید کوف با کاف تازی صحیح می نماید. رجوع به کوف شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس