گوغر
لغت نامه دهخدا
گوغر. [ ] ( اِخ ) نام رودی به کرمان که از کوهستان چهار گنبد سیرجان جاری است و با رشته ای از آبهای کوه شاه می آمیزد. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
نام رودی به کرمان که از کوهستان چهار کنبد سیرجان جاری است و با رشته از آبهای کوه شاه می آمیزد .
پیشنهاد کاربران
گوغر به معنی گوهر زمین در زمان های گذشته برداشت غلات برکت زیادی داشته با آبی که از چشمه برداشت می کردند اسم این چشمه مزار گفته می شود
باسلام
در گذشته به علت سرسبزی و آبادی این منطقه به گوهر مشهور بوده است که به تدریج به گوغر ( با توجه به ترک زبان بودن برخی اهالی ) تغییر نام یافته است.
در گذشته به علت سرسبزی و آبادی این منطقه به گوهر مشهور بوده است که به تدریج به گوغر ( با توجه به ترک زبان بودن برخی اهالی ) تغییر نام یافته است.
گو یعنی مرد غر به معنای قوی مردان قوی یک کم مطالعه داشته باشین بد نیست
به گفته اکثر بزرگان و قدمای گوغر کلمه گوغر از دو کلمه گو از گاو و غربه معنای مردن گرفته شده بدین صورت که در زمان گذشته در اثر برف شدید که در اوایل فصل بهار میبارد تعداد زیادی از گاوهای منطقه گوغر از بی علفی و سرما میمیرند یا به اصطلاح غر میشوند یا همان گاو غر ( مردن ) - گوغر
ممنون
ممنون