دیکشنری
مترجم
بپرس
گوشتناکی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
گوشتناکی. ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی گوشتناک. سمن و فربهی و پرگوشتی. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
۱ - دارای گوشت بودن.۲ - پر گوشت بودن فربهی .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها