دیکشنری
مترجم
بپرس
گوشت سرخ کرده
دنبال کنید
مترادف ها
fry
(اسم)
گروه، بریانی، تخم، تهییج، گوشت سرخ کرده، حیوان نوزاد
فارسی به عربی
صغار السمک
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها