لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
محمودی خورندی. راور
وشت تلخ به معنی اوقات تلخ، نچسپ، بد عنق. ای خصیصه یکی از حالات و بعد های منفی روانی نیز می باشد و به این مفهوم است که فرد گوشت تلخ ناتوان از درک مسائل و موضوعات ناخوشایند پیرامون خود می باشد و یک ضعف تلقی می گردد و حتی خصوصیات منفی به مانند حس تنفر و انتقام و. . . در فرد بارز است.
... [مشاهده متن کامل]
وشت تلخ به معنی اوقات تلخ، نچسپ، بد عنق. ای خصیصه یکی از حالات و بعد های منفی روانی نیز می باشد و به این مفهوم است که فرد گوشت تلخ ناتوان از درک مسائل و موضوعات ناخوشایند پیرامون خود می باشد و یک ضعف تلقی می گردد و حتی خصوصیات منفی به مانند حس تنفر و انتقام و. . . در فرد بارز است.
... [مشاهده متن کامل]
بدخو، نچسب ، دل بهم زن
نچسب
کسی که رفتار و کردارش به دل نمیشینه و دیگران ازش بدشون میاد
کسی که رفتار و کردارش به دل نمیشینه و دیگران ازش بدشون میاد
تلخینه