گوش خارک. [ رَ ] ( اِ مرکب ) ( از: گوش + خار، خارنده + -َک ، پسوند سازنده اسم از صفت ) ( حاشیه برهان ). هر چیز که بدان گوش خارند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || میل گوش پاک کن. ( جهانگیری : گوش خبه ). گوش خاره. || جانوری را نیز گویند بسیارپای که به گوش مردم رود و مردم را بی آرام سازد و بسا باشد که هلاک کند، و آن را هزارپا هم میگویند. ( برهان ) ( آنندراج ). هزارپا. ( ناظم الاطباء ). ظاهراً در این معنی گوش خارک مصحف گوش خرک و آن مصحف گوش خزک باشد. رجوع به گوش خزک و گوش خزه شود.
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - آنچه که بدان گوش را خارند . ۲ - میل گوش پاک کنی . ۳ - جانوری بسیار پای که بگوش مردم رود و موجب ناراحتی گردد هزار پا .