گوش بند

لغت نامه دهخدا

گوش بند. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) آلت بستن گوش. رِفاده و عصابه ای که بر گوش بندند. ( ناظم الاطباء ). || آنچه آویزه گوش کنند :
به خواهش چنان خواست کآن هوشمند
ز پندش دهد حلقه گوش بند.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آلت بستن گوش رفاده و عصابه ای که بر گوش بندند ۲ - آنچه آویز. گوش کنند : بخواهش چنان خواست آن هوشمند ز پندش دهد حلق. گوش بند . ( نظامی )

پیشنهاد کاربران

بپرس